- دلربایی
- جلب قلوب، معشوق بودن، ظرافت
معنی دلربایی - جستجوی لغت در جدول جو
- دلربایی
- زیبایی، عمل ربودن دل ها به واسطۀ زیبایی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حاجت نیازمندی، ضرورت، سزاواری شایستگی لیاقت، طور روش رسم، ضروری
آنکه شیفته و عاشق کند، دلبر
منسوب به کهربا، مغناطیسی
حکومتی
موجودی، آکتیف، ثروت، اموال
شغل ومنصب دربان
باقیمانده
منسوب به دریا بحری آبی: اسب دریایی
دلباختگی
مکنت، مال، ثروت
مربوط به دریا، زندگی کننده در دریا مثلاً جانور دریایی
آنچه از خواسته و کالا که مال انسان باشد، سرمایه، ثروت، تمول، وزارتخانه یا اداره ای که مالیات ها را وصول می کند و به امور درآمد و هزینۀ کشور رسیدگی می کند، مالیه، نوعی از پارچۀ ابریشمی موج دار
منسوب به (هرباب)، آنکه درانواع دانشها وفنون مهارت دارد
ثروت، مال، داشت، نگه داشت، نگهبانی، پارچه ای ابریشمین رنگارنگ موج دار، وزارتخانه ای که وظیفه اش محاسبه و وصول مالیات می باشد
Nautical
морской
nautisch
морський
morski
náutico
nautico
náutico
nautique
nautisch
ทางทะเล
pelayaran
بحريٌّ
नौसैनिक
יַבְשָׁתִי