- دلج
- دیرگاه واپسین پاس شب
معنی دلج - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دیرگاه واپسین پاس شب، شبروی
دلخواه، پسندیده، شایسته، نوازش کننده، تسلی دهنده، مهربان
جوینده و تسلی دهنده دل
تسلی، مهربانی نوازش، مرغوبیت پسندیدگی
دیرگاه، ملخ بسیار
مهربانی، نوازش، تسلی
Appeasement, Placation
умиротворение , умиротворение
Besänftigung, Beschwichtigung
умиротворення , заспокоєння
uspokojenie, załagodzenie
缓和 , 安抚
apaziguamento
pacificazione, placazione
apaciguamiento
apaisement
verzoening, kalmering
perdamaian, penenangan
تطبيبٌ , تهدئةٌ
शांति , सांत्वना
פיוס , פִּיוּס
宥和 , 鎮静化
yatıştırma
upatanisho, utulivu
การประนีประนอม , การปลอบโยน
دلجوئی , دلجوئی
শান্তি প্রস্তাব , শান্তনা
مرد خنده رو
اژدف زعرور آلج آلوی کوهی
آنچه در آن نوشته شود، نامه، نوشته
جمع دلو، سبوها دهوها مغولی گنج (خزانه)، سازمان، دریا راه روشن
چشم چران، هرزه و ولگرد