جدول جو
جدول جو

معنی دلثاء - جستجوی لغت در جدول جو

دلثاء
(دَ)
ناقه ای که از ضعف گردن خود را دراز کند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ثُ لَ)
سه شنبه، ثلاثاء
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
لثی (شلم تنک) خورانیدن. (منتهی الارب). شلم (صمغ) برآوردن.
لغت نامه دهخدا
(دَ)
مؤنث أدلص. (اقرب الموارد). زن لغزنده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، ماده شتر کهن سال دندان ریخته. (منتهی الارب). ماده شتر که از سالخوردگی دندان او ریخته باشد. (از ذیل اقرب الموارد) (از لسان). ج، دلص. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
ناقه دلقاء، شتر مادۀ دندان ریخته از پیری که چون آب خورد از دهنش بیرون افتد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، سیف دلقاء، شمشیر به آسانی برآینده از نیام. (منتهی الارب). و صاحب المعیار گوید دلیلی بر صحت آن در دست نیست
لغت نامه دهخدا
(هََ / هَِ)
گروه بلندآواز. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
جمع واژۀ دلو. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب). رجوع به دلو شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
به معنی مدالاه است. (از ناظم الاطباء). رجوع به مدالاه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دمثاء
تصویر دمثاء
زمین هموار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلماء
تصویر دلماء
مونث ادلم: سخت سیاه، واپسین شب ماه مهی (قمری)
فرهنگ لغت هوشیار