- دلبان (دخترانه)
- محافظ و نگهدارنده دل
معنی دلبان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آویاتور
روسی سه چنگ ، قسمتی ساز که بالبها آنرا نوازند
نگهبان دژ قلعه بیگی کوتوال دژ دار، هر یک از افراد دژبانی
حافظ، نگهبان، حارس، نگاهدارنده در
قلعه بان، دژبان
دیرگاه، ملخ بسیار
نگهبان ده کدخدا
ملک بر چاف از چاش ها (غلات) خلر گیاهی است شبیه بکرسنه و آنرا در بعض نقاط مانند باقلای تر پزند و با نمک خورند و گاهی هم آرد کنند و از آن نان پزند و تازه آنرا نیز ناپخته خورند خلر
جمع لبن، شیری ها: آن چه از شیر ساخته و پدید آید
آنکه هواپیما را هدایت کند هوا نورد
جمع صلیب، دارها چلیپاها
هدایت کنندۀ هواپیما یا بالگرد
کسی که جلو در سرا و کاخ نگهبانی کند، نگهبان در
بالابان، نوعی ساز بادی آذربایجانی به شکل نی، از جنس چوب، دارای هشت سوراخ در یک طرف و یک سوراخ در طرف دیگر و زبانه ای که به وسیلۀ آن کوک می شود. دامنۀ صوت آن به اندازۀ سورنای است
ماموری که در دژبانی برای مراقبت در کردار و رفتار سربازان و افسران گماشته می شود، نگهبان دژ، نگاهبان قلعه و حصار، کوتوال، قلعه بیگی، دژدار
نگهبان ده، کدخدا
Aviator
авиатор
Flieger
авіатор
lotnik
aviador
aviatore
aviador
aviateur
vlieger
นักบิน
penerbang
طيّارٌ