جدول جو
جدول جو

معنی دلایی - جستجوی لغت در جدول جو

دلایی
(دَ)
دلائی. نسبت است به دلایه که شهری است در سواحل بحر اندلس. (از الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دلایل
تصویر دلایل
دلالت، راهنمایی کردن، هدایت، در علم منطق آنچه برای ثابت کردن امری بیاورند، برهان و دلیل
فرهنگ فارسی عمید
جمع دلالت (دلاله) توضیح: در فارسی این کلمه را جمع دلیل گویند بمعنی برهانها صحبتها:) جواب هر یکی گفته ایم بدلایل عقلی و براهین منطقی (000 (جامع الحکمتین 306)، برهان، حجت، دلیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلالی
تصویر دلالی
داساری عمل دلال، پولی که از بابت حق دلال باو میپردازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلاکی
تصویر دلاکی
کیسه کشی مو تراشی تانگویی عمل دلاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوایی
تصویر دوایی
دارویی
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی است تلایی زرین و رنگ زر رنگ زرد زر گون منسوب به طلا زرین: انگشتر طلایی، برنگ طلا زرد براق: گیسوان طلایی، یکی از انواع رنگهای زرد و براق نوعی اکلیلی. برنگ طلا، زرد براق
فرهنگ لغت هوشیار
گله رمه، شتر یا اسبی که برای مدتی در مرتع رها شده باشد، یا گلایی صحرایی. آنکه راه و رسم زندگی را نداند بی تربیت. یا گلایی صحرایی بار آمدن، (بزرگ شدن) بدون تربیت و تعلیم مربی و معلم بزرگ شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملایی
تصویر ملایی
فر هیختگی ملا بودن با سواد بودن: (نیست ممکن که تو ملا ز پی ملایی سر انبانی دانش همه جانگشایی) (گل کشتی. توبا. 412)، آخوندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلایل
تصویر دلایل
((دَ یِ))
جمع دلالت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
((طَ))
منسوب به طلا، ساخته شده از طلا، دارای رنگ زرد، بسیار باشکوه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دلایل
تصویر دلایل
انگیزه ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
زرین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
ذهبيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
Gilded, Gold, Golden
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
doré
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
позолоченный , золотой
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
מצופה זהב , זהוב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
سنہری , سنہری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
সোনালী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
เคลือบทอง , สีทอง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
ya dhahabu, dhahabu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
altın kaplama, altın
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
金の , 黄金の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
镀金的 , 金色的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
berlapis emas, emas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
금박의 , 금색의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
vergoldet, golden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
सुनहरी , सुनहरी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
verguld, gouden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
dorado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
dorato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
dourado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
позолочений , золотий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از طلایی
تصویر طلایی
pozłacany, złoty
دیکشنری فارسی به لهستانی