جدول جو
جدول جو

معنی دلالت - جستجوی لغت در جدول جو

دلالت
راهنمایی کردن راه نمودن به راه راست، راهنمایی، برهانی که برای اثبات امری آورند، رابطه بین دو امر در صورتیکه از علم به یکی علم بدیگری حاصل شود و آن راهنمایی لفظ است بمعنی که بر سه قسم است: یا دلالت الزامی 0 نمودن لفظ است خارج لوازم معنی را مانند دلالت انسان بر خندیدن، یا دلالت تضمنی 0 نمودن لفظ است جزو معنی موضوع له را مانند دلالت انسان بر حیوان فقط یا ناطق فقط 0 نمودن لفظ است یا دلالت مطابقه نمودن لفظ است تمام معنی موضوع له را مانند دلالت انسان بر حیوان ناطق جمع دلالات 0 راهنمائی، هدایت، راهبری
فرهنگ لغت هوشیار
دلالت
راهنمایی کردن، هدایت، در علم منطق آنچه برای ثابت کردن امری بیاورند، برهان و دلیل
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
فرهنگ فارسی عمید
دلالت
((دِ لَ))
راهنمایی کردن، راه نمودن
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
فرهنگ فارسی معین
دلالت
Denotation
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
دلالت
денотация
دیکشنری فارسی به روسی
دلالت
Denotation
دیکشنری فارسی به آلمانی
دلالت
денотація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
دلالت
denotacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
دلالت
表示
دیکشنری فارسی به چینی
دلالت
denotação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
دلالت
denotazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
دلالت
denotación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
دلالت
dénotation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
دلالت
denotatie
دیکشنری فارسی به هلندی
دلالت
denotasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
دلالت
دلالةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
دلالت
निरूपण
دیکشنری فارسی به هندی
دلالت
התוויה
دیکشنری فارسی به عبری
دلالت
指示
دیکشنری فارسی به ژاپنی
دلالت
지시
دیکشنری فارسی به کره ای
دلالت
işaret
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
دلالت
ishara
دیکشنری فارسی به سواحیلی
دلالت
การแสดง
دیکشنری فارسی به تایلندی
دلالت
دلالت
دیکشنری فارسی به اردو
دلالت
নির্দেশ
دیکشنری فارسی به بنگالی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بلالت
تصویر بلالت
تری نمناکی باز ماندی مهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلالی
تصویر دلالی
داساری عمل دلال، پولی که از بابت حق دلال باو میپردازند
فرهنگ لغت هوشیار
داساری (دلالی)، مزد داسار، مزد راهنما داسار میانجی جافکش (جاف روسپی) جاکش زن مونث دلال، زنی که برای مردان زن پیدا کند، زنی که دیگر زنان را بد راه کند 0 زن واسطه، واسطه میان دو طرف معامله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلالات
تصویر دلالات
راهنمایی ها، جمع دلالت، جمع در جمع دلاله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذلالت
تصویر ذلالت
خوار شدن، دلیل گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دخالت
تصویر دخالت
پادرمیانی، میانجیگری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جلالت
تصویر جلالت
بزرگ شدن، بزرگی بزرگواری. کلانسال شدن
فرهنگ لغت هوشیار
روا کرد زناشویی بازن سه هله (مطلقه ثلثه) تا بتواند دگر باره به همسری شوی نخست در آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دخالت
تصویر دخالت
داخل شدن، مداخله کردن، در کاری در آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذلالت
تصویر ذلالت
ذلیل شدن، خوار شدن، خواری
فرهنگ فارسی عمید