جدول جو
جدول جو

معنی دقیقه - جستجوی لغت در جدول جو

دقیقه
دقیق، یک شصتم ساعت که شصت ثانیه است، در علم نجوم یک شصتم از یک درجه، نکتۀ باریک و ظریف
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
فرهنگ فارسی عمید
دقیقه
(دَ قی قَ /قِ)
دقیقه. مؤنث دقیق. ج، أدقّه، أدقّاء. (از اقرب الموارد). در ناظم الاطباء جمع آن دقاق و دقائق ضبط شده است. رجوع به دقیق شود، نکتۀ باریک لطیفه. نازک کاری. (یادداشت مرحوم دهخدا) : اندر داروهای مسهل آمیختن نه دقیقه بکار باید داشت از بهر آنکه هر دقیقه اندر این باب اصلی بزرگ است و هرگاه طبیب از این اصلها غافل باشد منفعت دارو مضرت گردد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی).
به صد دقیقه ز آب درمنه تلخترم
به سخره چشمۀ خضرم چه خواند آن دریا.
خاقانی.
زیشان شنو دقیقۀ فقر از برای آنک
تصنیف را مصنف بهتر کند بیان.
خاقانی.
افشای این سر و اظهار این دقیقه جایز نشمرده ام. (سندبادنامه ص 175). طرار گفت: ای مهتر، نه همانا که او این دقیقه داند؟ (سندبادنامه ص 309).
هر چه هست از دقیقه های نجوم
یا یکایک نهفته های علوم.
نظامی.
کاین درج کآسمان شه دارد
وین دقیقه که او نگه دارد
هیچکس را ز خسروان جهان
کس ندیده ست آشکار و نهان.
نظامی.
استاد را بزورآوری بر من دست نبود بلکه مرا دقیقه ای از علم کشتی مانده بود که از من دریغ می داشت امروز بدان دقیقه بر من دست یافت. (گلستان سعدی).
امید در کمر زرکشت چگونه ببندم
دقیقه ایست نگارا در آن میان که تو دانی.
حافظ.
لب پیاله ببوس آنگهی به مستان ده
بدین دقیقه دماغ معاشران تر کن.
حافظ.
- دقیقه شناس، نکته شناس. نکته بین. باریک بین: نقرس، طبیب حاذق بسیارنظر دقیقه شناس. (منتهی الارب).
، (اصطلاح عرفان) به معنی سر دقیق است که هر کس بر آن آگاه نشود و مرتبت دقایق اجل از مرتبت حقایق است. (فرهنگ علوم عقلی از دستور العلماء ج 1 ص 104).
، (اصطلاح نجوم) جزء شصتم است از درجه. (منتهی الارب). شصت یک درجه و هر دقیقه شصت ثانیه باشد. (از مفاتیح العلوم). یک حصه از شصت حصۀ درجه، و تمامی درجه های فلک سه صد و شصت باشد. بدانکه فلک را دوازده برج اند و هر برج را سی درجه و هر درجه را شصت دقیقه و هر دقیقه را شصت ثانیه. (غیاث). سدس عشر درجه است، و اطلاق میشود بر سدس عشیر ساعت، و همچنین است حال در مابعد دقیقه از مراتب، یعنی ثانیه ها و ثالثه ها و غیر آن، یعنی دقیقه را گاهی از درجه گیرند و گاهی از ساعت. (از کشاف اصطلاحات الفنون). از اجزای واحد زاویه است برابر یک شصتم درجه، و منقسم به 60 ثانیه. (از دایرهالمعارف فارسی) : آفتاب را دو دور بود، یکی آنکه هر سیصد و شصت و پنج روز و ربعی از شبانروز به اول دقیقۀ حمل بازآید به همان وقت و روز که رفته بود. (نوروزنامه) ، واحد زمان، سدس عشر ساعت. (از اقرب الموارد). شصتم جزء از هر ساعت. (ناظم الاطباء). از اضعاف واحد زمان، برابر 60 ثانیه. (از دایرهالمعارف فارسی). ج، دقائق. (از اقرب الموارد) ، کنایه از زمان بسیار کوتاه، چنانکه گویند: یک دقیقه صبر کنید. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
دقیقه
خرده، خرده باریک، دم یک شستم از یک تسو (ساعت)، راز پنهان مونث دقیق نکات دقیقه، نکته باریک امر غامض، یک شصتم از هر ساعت و آن برابر است با شصت ثانیه، زمانی کوتاه لحظه:) یک دقیقه صبر کنید . (، یک شصتم از یک درجه، (تصوف) سر دقیق که هر کس بر آن آگاه نشود و مرتبت دقایق اجل از مرتبت حقایق است. (دستور 104: 1) جمع دقائق (دقایق)
فرهنگ لغت هوشیار
دقیقه
((دَ قِ یا قَ))
یک ششم ساعت، نکته، نکته باریک، یک شصتم از یک درجه، جمع دقائق
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
فرهنگ فارسی معین
دقیقه
دم
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
فرهنگ واژه فارسی سره
دقیقه
لطیفه، نکته، لحظه، لمحه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
دقیقه
دقائق
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به عربی
دقیقه
Minute
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
دقیقه
minute
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به فرانسوی
دقیقه
minuto
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به پرتغالی
دقیقه
منٹ
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به اردو
دقیقه
минута
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به روسی
دقیقه
Minute
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به آلمانی
دقیقه
хвилина
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به اوکراینی
دقیقه
minuta
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به لهستانی
دقیقه
分钟
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به چینی
دقیقه
นาที
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به تایلندی
دقیقه
মিনিট
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به بنگالی
دقیقه
minuto
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
دقیقه
dakika
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به سواحیلی
دقیقه
dakika
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
دقیقه
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به کره ای
دقیقه
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به ژاپنی
دقیقه
मिनट
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به هندی
دقیقه
menit
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
دقیقه
minuut
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به هلندی
دقیقه
minuto
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
دقیقه
דַּקָּה
تصویری از دقیقه
تصویر دقیقه
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رقیقه
تصویر رقیقه
آشامیدنیهای آبکی، مایعات رقیقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دقدقه
تصویر دقدقه
شور و غوغا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دقوقه
تصویر دقوقه
گاو خرمن کوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دقیره
تصویر دقیره
چمنزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دقیقا
تصویر دقیقا
بطور دقیق، با دقت، به درستی به نیکی
فرهنگ لغت هوشیار
آرد فروش، نام سراینده ای است که در سده های چهارم می زیسته و پیش از فردوسی دست به سرایش نامه خسروان زده است منسوب به دقیق آرد فروش
فرهنگ لغت هوشیار
حقیقت آمیغ فرهود راستی باور واور، آشکار روشن مونث حقیقی: آمیغی، درست
فرهنگ لغت هوشیار