جدول جو
جدول جو

معنی دفرنسیال - جستجوی لغت در جدول جو

دفرنسیال
(دِ رِ)
دیفرنسیال. رجوع به دیفرنسیال شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ)
در تداول خانگی، پنهان کردن. قایم کردن
لغت نامه دهخدا
دستگاهی در اتومبیل که نیروهای لازم را بچرخها - بنا بر احتیاج آنها - منتقل میسازد و چون سر پیچهای چرخ بیک سرعت نمیگردند باید نیرویی که بر آنها وارد میشود غیر مساوی باشد، دیفرانسیل این عمل را انجام میدهد و آن مرکب است از کرانویل که بوسیله چرخ دنده محرکی بنام پنیون که بانتهای میله کاردان متصل است میچرخد و بر اثر دوران کرانویل جعبه متصل بان نیز میچرخد. قسمت بالا و پایین هرزه گرد است ولی دو چرخ مخروطی طرفین حرکت را بوسیله میل پلوسها بچرخ عفب منتقل میکند و بهر کدام بنا بر مقاومتی که دارند سرعت مناسب میدهد
فرهنگ لغت هوشیار
در اتومبیل و سایر وسائط نقلیه موتوری عبارت از دستگاهی است مرکب از چند چرخ دنده که بر محور محرک قرار میگیرد و قدرت موتور را بین دو چرخ عقب تقسیم میکند و در عین حال اجازه میدهد که چرخها عنداللزوم با سرعتهای مختلف بچرخد
فرهنگ لغت هوشیار