جدول جو
جدول جو

معنی دفترنویس - جستجوی لغت در جدول جو

دفترنویس
(زَ تَ / تِ)
دفترنویسنده. نویسندۀ دفتر. محرر و نویسنده. (آنندراج). میرزا و منشی، محاسب. حساب نویس. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ نِ)
نویسیده با دست. نوشته شده با دست. مخطوط. خطی
لغت نامه دهخدا
تصویری از دستنویس
تصویر دستنویس
نوشته بادست مخطوط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست نویس
تصویر دست نویس
((~. نِ))
نسخه ای از یک اثر که نویسنده با دست نوشته است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دورنویس
تصویر دورنویس
((نِ))
فکس، دورنگار (واژه فرهنگستان)، دستگاهی برای مخابره تصویر نامه و اسناد و آن چه روی کاغذ آمده باشد، نمابر، پست تصویری، فاکس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دست نویس
تصویر دست نویس
خطی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دستنویس
تصویر دستنویس
خطی
فرهنگ واژه فارسی سره