جدول جو
جدول جو

معنی دفترخانه - جستجوی لغت در جدول جو

دفترخانه
محضر
تصویری از دفترخانه
تصویر دفترخانه
فرهنگ واژه فارسی سره
دفترخانه
((~. نِ))
اداره ای وابسته به اداره ثبت که در آن اسناد انواع معاملات یا ازدواج وطلاق را ثبت کنند، دفتر اسناد رسمی، محضر
فرهنگ فارسی معین
دفترخانه
جایی که اسناد معاملات یا ازدواج و طلاق را در دفتر رسمی ثبت می کنند، دفتر اسناد رسمی، محضر
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

محل نگهداری دفاتر کتابچه های مربوط به در آمد و اموال و خراج و مالیات
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه که دارای هفت حجره یاطبقه باشد، یا هفت خانه چشم. هفت پردهءچشم: (بیاکه پرده گلریز هفت خانه چشم کشیده ایم بتحریرکارگاه خیال) (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دخترخانم
تصویر دخترخانم
((~. نُ))
دوشیزه نوجوان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دبیرخانه
تصویر دبیرخانه
((~. نِ))
بخشی از اداره که وظیفه وارد یا صادر کردن نامه ها را دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دبیرخانه
تصویر دبیرخانه
شعبه ای از یک اداره که نامه ها را در آنجا می نویسند، دارالانشا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دستخانه
تصویر دستخانه
نشیمن و خوابگاه و طویله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصدیق دفترخانه
تصویر تصدیق دفترخانه
Notarization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
การรับรองเอกสาร
دیکشنری فارسی به تایلندی