درآمیختن خلق. (از منتهی الارب) ، درآمیختن خبر بر کسی. (ناظم الاطباء). مخلوط و مشوش کردن خبر بر کسی. (از اقرب الموارد) ، عیب. (منتهی الارب). عیب کردن. (از اقرب الموارد)
درآمیختن خلق. (از منتهی الارب) ، درآمیختن خبر بر کسی. (ناظم الاطباء). مخلوط و مشوش کردن خبر بر کسی. (از اقرب الموارد) ، عیب. (منتهی الارب). عیب کردن. (از اقرب الموارد)