جدول جو
جدول جو

معنی دغفقه - جستجوی لغت در جدول جو

دغفقه
(تَ فَءْ)
بسیار ریختن آب را. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، سخت باریدن در ابتدای باریدن. (از منتهی الارب). سخت شدن باران در ابتدای باریدنش. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ فَ قَ)
گولی. (منتهی الارب). حمق و حماقت. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(دَ فَ صَ)
فربهی و افزونی گوشت. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(دِ فَقْ قَ/ دِ فِقْ قَ)
مؤنث دفق ّ است. (از منتهی الارب). مادیان نجیب و کریم و شتاب رو. (از اقرب الموارد). و رجوع به دفق ّ شود
لغت نامه دهخدا
(دُ قَ)
یکباره: جاء القوم دفقهً واحده، بیکباره آمدند. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) ، هر آنچه ریخته شود. (ناظم الاطباء). ج، دفق، دفقات. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دَ قَ)
یک بار ریختن. (ناظم الاطباء). ج، دفقات. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دَ فَ)
عیش دغفق، زندگانی فراخ، عام دغفق، سال ارزانی و فراخی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(غَ قَ)
یکبار خفتن، یقال:غفقنا غفقه من اللیل، ای نمنا نومهً. (منتهی الارب) (آنندراج). اسم مرت از غفق است. رجوع به غفق شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از غفقه
تصویر غفقه
یکبار خفتن
فرهنگ لغت هوشیار