جدول جو
جدول جو

معنی دعوت - جستجوی لغت در جدول جو

دعوت
خواهش و طلب، خواندن
تصویری از دعوت
تصویر دعوت
فرهنگ لغت هوشیار
دعوت
فراخوانی، فراخونی
تصویری از دعوت
تصویر دعوت
فرهنگ واژه فارسی سره
دعوت
فرا خواندن کسی به مهمانی یا برای کاری، دعا، خواهش و طلب
دعوت کردن: کسی را به مهمانی خواندن، کسی را به جایی فراخواندن
تصویری از دعوت
تصویر دعوت
فرهنگ فارسی عمید
دعوت
((دَ وَ))
خواندن، خواندن کسی به مهمانی یا جایی
تصویری از دعوت
تصویر دعوت
فرهنگ فارسی معین
دعوت
Invitation
تصویری از دعوت
تصویر دعوت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
دعوت
приглашение
دیکشنری فارسی به روسی
دعوت
Einladung
دیکشنری فارسی به آلمانی
دعوت
запрошення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
دعوت
zaproszenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
دعوت
邀请
دیکشنری فارسی به چینی
دعوت
convite
دیکشنری فارسی به پرتغالی
دعوت
invito
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
دعوت
invitación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
دعوت
invitation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
دعوت
uitnodiging
دیکشنری فارسی به هلندی
دعوت
undangan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
دعوت
دعوةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
دعوت
निमंत्रण
دیکشنری فارسی به هندی
دعوت
הזמנה
دیکشنری فارسی به عبری
دعوت
招待
دیکشنری فارسی به ژاپنی
دعوت
초대
دیکشنری فارسی به کره ای
دعوت
davet
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
دعوت
mwaliko
دیکشنری فارسی به سواحیلی
دعوت
คำเชิญ
دیکشنری فارسی به تایلندی
دعوت
আমন্ত্রণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
دعوت
دعوت
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دعوی
تصویر دعوی
ادعا، نزاع، دادخواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دعوه
تصویر دعوه
در فارسی: نیود فراخوانی، راهنمایی، راهبری، نیایش، سوگند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دعوات
تصویر دعوات
جمع دعوه، نیودها فراخوانی ها سمیزها جمع دعوت دعاها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دعوا
تصویر دعوا
در زبان عامه فارسی پرخاش، سرزنش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
خواننده دعوت کننده، آنکه مردم را به دین خود دعوت کند، یکی از مراتب دعوت اسماعلیه و آن مرتبه ای است دون حجت و فوق ماذون، دعا کننده دعا گوی جمع دعاه توضیح: نویسنده از خود به داعی تعبیر کند، سبب داعیه، علت غایی که سبب شود شخص عمل قانونی انجام دهد، کسی که متحقق شده باشد بمعرفت علوم سیاست که او را اداره امور مردم مرئم ممکن باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دعوی
تصویر دعوی
ادعای علمی یا هنری، ادعا کردن، ادعا، خواستن، در فقه و حقوق دادخواهی، نزاع، جمع دعاوی، خواهانی، کسی را خواندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دعوات
تصویر دعوات
دعوت ها، فراخواندن کسانی به مهمانی یا برای کاری، دعاها، خواهش ها و طلب ها، جمع واژۀ دعوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نعوت
تصویر نعوت
نعت ها، ویژگی ها، صفات، خصلت ها، ستایش ها، جمع واژۀ نعت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دعات
تصویر دعات
داعی ها، دعا کننده ها، طلب کننده ها، خواهنده ها، کسانی که مردم را به دین و مذهب خود دعوت کنند، جمع واژۀ داعی
فرهنگ فارسی عمید