جدول جو
جدول جو

معنی دعمظه - جستجوی لغت در جدول جو

دعمظه
(تَ غَیْ یُ)
در شر و بدی انداختن کسی را. (از ذیل اقرب الموارد از لسان) ، داخل کردن همه نره را در شرم زن. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ غَیْ یُ)
دعموصناک گردیدن آب. (از منتهی الارب). بسیار شدن دعموص و کفچلیزک در آب. (از اقرب الموارد). و رجوع به دعموص شود
لغت نامه دهخدا
(تَ خُ)
داخل کردن تمام نره را در شرم زن، و یا آن دعمظه با عین مهمله است. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سَ رَ دَ)
گوشت به دندان برکندن از استخوان. لعماظ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(دِ مَ)
ستون خانه، چوبی که برآن وادیج انگور و مانند آن نهند. دعام. ج، دعم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). و رجوع به دعام شود
لغت نامه دهخدا