کوتاه بالا. (منتهی الارب). قصیر. (اقرب الموارد) ، نوعی از نرم و آهسته دویدن. (منتهی الارب) : سعی دعداع، دویدنی که در آن آهستگی و پیچیدن باشد. (از اقرب الموارد)
کوتاه بالا. (منتهی الارب). قصیر. (اقرب الموارد) ، نوعی از نرم و آهسته دویدن. (منتهی الارب) : سعی دعداع، دویدنی که در آن آهستگی و پیچیدن باشد. (از اقرب الموارد)
مبنی بر سکون و یا با تنوین (دعدعاً) ، کلمه ای است که به کسی گویند که لغزیده افتاده باشد، یعنی برخیز و بمان چنانکه گویند ’لعاً’. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به دع شود
مبنی بر سکون و یا با تنوین (دعدعاً) ، کلمه ای است که به کسی گویند که لغزیده افتاده باشد، یعنی برخیز و بمان چنانکه گویند ’لعاً’. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به دَع شود
نخلهای متفرق و پراکنده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، مورچه های سیاه بازو. (منتهی الارب). مورچه ای است سیاهرنگ و دارای دو بال. (از اقرب الموارد) ، دانۀ درختی بری است سیاه، مانند شونیز و بکار نان هم آید. واحد آن دعاعه. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
نخلهای متفرق و پراکنده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، مورچه های سیاه بازو. (منتهی الارب). مورچه ای است سیاهرنگ و دارای دو بال. (از اقرب الموارد) ، دانۀ درختی بری است سیاه، مانند شونیز و بکار نان هم آید. واحد آن دعاعه. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)