جدول جو
جدول جو

معنی دض - جستجوی لغت در جدول جو

دض
(تَ)
خدمت کردن با رعایت حقوق و آداب آن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). دص. و رجوع به دص شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چندضلعی
تصویر چندضلعی
شکلی که از چند ضلع ساخته شده باشد، سطحی محدود به یک منکسر مسدود، شکلی که از تقاطع چند خط به وجود آید
فرهنگ فارسی عمید
(قَ عَ مُ حَمْ مَ عَ)
دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترینان شهرستان بروجرد، واقع در 29 هزارگزی خاور اشترینان و کنار راه مالرو سردره به درۀ صیدی. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری مالاریائی است. سکنۀ آن 407 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ کُ)
دهی است از دهستان ژان بخش دورود شهرستان بروجرد، واقع در 6هزارگزی شمال دورود و 5هزارگزی شمال راه آهن اهواز. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 63 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا