جدول جو
جدول جو

معنی دشمناگی - جستجوی لغت در جدول جو

دشمناگی
(دُمَ)
دشمنی. عداوت. خصومت. (ناظم الاطباء). شقاق. خلاف. (یادداشت مؤلف) : مشاقه، خلاف و دشمناگی کردن و ضرر رسانیدن مردم را. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دشمنایگی
تصویر دشمنایگی
دشمنی، عداوت، خصومت
فرهنگ فارسی عمید
(دُ مَ)
دشمنی. عداوت. خصومت. (یادداشت مرحوم دهخدا) :
ببوم ماه او را نیست دشمن
که یارد دشمنائی کرد با من.
(ویس و رامین)
لغت نامه دهخدا
(دُ مَ یَ / یِ)
عداوت. خصومت. (ناظم الاطباء). دشمنی. دشمناگی. دشمنانگی. بغض. بغضه. شناعه. شحنه. غائله. (دهار) : بغضاء، شحناء، دشمنایگی سخت. (دهار)
لغت نامه دهخدا
(دُ مَ نَ / نِ)
دشمنی. عداوت. کین. خصومت. مخاصمت. معادات. مباغضه. (یادداشت مؤلف). نائره. (از منتهی الارب). مصحف دشمنایگی. و رجوع به دشمنایگی شود: هر چه از مقابله نگرند میانشان دشمنانگی بود. (التفهیم). میان عبدوس و بوسهل دشمنانگی جانی بود. (تاریخ بیهقی). در وی اثر دشمنانگی ظاهر بود و دلایل عداوت بی شبهت مشاهدت افتاد. (کلیله و دمنه). سؤال کرد که دوستی و دشمنانگی در حق چگونه باشد. (کتاب المعارف). گفتم کسی که حق نعمت تو نشناسد... و ترا ناسزا گوید و سبک دارد، این را دشمنانگی گویند. باز این رنجیدن تو اثر و میوۀ این دشمنانگی است. (کتاب المعارف).
لغت نامه دهخدا
(دُ مَ ذَ / ذِ)
دشمنایگی. دشمنی. خصومت. عداوت: وصف دوستی و دشمناذگی و بیگانگی و آشنایی خلقان. (معارف بهاء ولد ص 187). ورجوع به دشمنانگی و شاهد آن از کتاب المعارف شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دشمنایگی
تصویر دشمنایگی
عداوت، خصومت، بغض، دشمنانگی
فرهنگ لغت هوشیار
دشمنی خصومت عداوت مقابل دوستی:) وصف دوستی ودشمناذگی و بیگانگی و آشنایی خلقان... (معارف بها عولد. مصحح فروزانفر 187)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دژمناکی
تصویر دژمناکی
غمگینی افسردگی، خشمناکی، رنجوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
غضبناکی خشمگینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
Angriness, Wrathfulness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دشمنانه
تصویر دشمنانه
Hostile
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
énervement, colère intense
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دشمنانه
تصویر دشمنانه
hostile
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
irritazione, furia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دشمنانه
تصویر دشمنانه
bermusuhan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
ความโกรธเคือง , ความโกรธจัด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دشمنانه
تصویر دشمنانه
vijandig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
boosheid, toornigheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
enfado, furia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دشمنانه
تصویر دشمنانه
hostil
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دشمنانه
تصویر دشمنانه
ostile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
роздратованість , лють
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
irritação, fúria
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دشمنانه
تصویر دشمنانه
hostil
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دشمنانه
تصویر دشمنانه
敌对的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
愤怒的状态 , 愤怒
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دشمنانه
تصویر دشمنانه
wrogi
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
rozdrażnienie, wściekłość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دشمنانه
تصویر دشمنانه
ворожий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دشمنانه
تصویر دشمنانه
feindlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
Verärgerung, Zornhaftigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
раздражение , ярость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دشمنانه
تصویر دشمنانه
враждебный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خشمناکی
تصویر خشمناکی
keadaan marah, kemurkaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی