جدول جو
جدول جو

معنی دشمانلو - جستجوی لغت در جدول جو

دشمانلو
(دُ)
دهی از دهستان گرم بخش ترک شهرستان میانه. سکنۀ آن 558 تن. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و نخود و عدس. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی از دهستان جعفرآباد بخش حومه شهرستان قوچان واقع در25 هزارگزی جنوب خاوری قوچان و 10 هزارگزی شمال خاوری شوسۀ قدیم قوچان بمشهد، جلگه معتدل، دارای 174 تن سکنه، فارسی و کردی زبان، آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و سیب زمینی و شغل اهالی آن زراعت و مالداری وراه آنجا مالرو است، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل، واقع در42 هزارگزی جنوب باختری اردبیل و 32 هزارگزی شوسۀ اردبیل به خلخال، کوهستانی و معتدل و دارای 381 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، شغل اهالی آنجازراعت و گله داری و صنایع دستی مردم آن فرش بافی و راه آنجا مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان گنجگاه است که در بخش سنجبد شهرستان هروآباد واقع است و 336 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان ایروموسی بخش مرکزی شهرستان اردبیل، واقع در 19هزارگزی باختر اردبیل و 12 هزارگزی شوسۀ اردبیل به تبریز، هوای آن معتدل و دارای 225 تن سکنه است، آب آنجا از چشمه تأمین میشود، محصول آن غلات، حبوب، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است، تیره ای از ایل شاهسون در این ده سکونت دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(دَ کَ)
دهی است از دهستان آغمیون بخش مرکزی شهرستان سراب. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(رَشْ)
دهی از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بجنورد. سکنه 149 تن. آب آن از رودخانه. محصولات عمده غلات و بنشن و انواع میوه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(دُ)
دهی است از دهستان تکاب بخش نوخندان شهرستان دره گز. با 275تن سکنه. آب آن از چشمه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان قشلاق بخش قیدار شهرستان زنجان، واقع در 30 هزارگزی جنوب باختری قیدار با 158 تن سکنه، آب آن از چشمه وراه آن مالروست، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(دُ)
دهی است از دهستان مشگین بخش مرکزی شهرستان خیاو. 279 تن سکنه. آب آن از دوشانلوچای تأمین می شود. راه، شوسه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(دُ مَ)
دهی از بخش سراسکند شهرستان تبریز. سکنۀ آن 297 تن. آب آن از چشمه و رود، و محصول آن غلات و حبوبات و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان دیزجرود بخش عجب شیر شهرستان مراغه، واقع در کنار دریاچۀ ارومیه. سکنۀ آن 213 تن. آب آن از چاه. محصول آن غلات. صنایع دستی جوراب بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
از دهات دهستان جیرستان بخش باجگیران شهرستان قوچان است، در 30هزارگزی مغرب باجگیران بر سر راه مالرو عمومی باجگیران به چورمه، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 660 تن سکنه دارد، آبش از چشمه تأمین میشود و محصولش غلات است، اهالی به زراعت و مالداری و هیزم کنی مشغولند و صنعت دستی مردم آنجا بافتن قالیچه و گلیم و جوال است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
دهی است از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، واقع در 8هزارگزی جنوب شوسۀ مراغه به میانه. با 243 تن سکنه. آب آن از چشمه سارها و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دهی است جزء دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع در 16 هزارگزی خاور گرمی و 6 هزارگزی راه شوسۀ اردبیل به گرمی، با 146 تن سکنه. آب آن از چشمه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
صاحب پشم بسیار دارای موهای زیاد در صورت و بدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
دارای موهای زیاد در صورت و بدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
Furry, Hairy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
poilu
دیکشنری فارسی به فرانسوی
از توابع میان دورود ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
毛むくじゃら , 毛深い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
פרוותי , שָׁעַר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
फरोंसी , बालों वाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
berbulu
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
ขนปุกปุย , ขนดก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
harig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
peludo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
peloso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
peludo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
毛茸茸的 , 多毛的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
włochaty, owłosiony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
пухнастий , волохатий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
pelzig, behaart
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
пушистый , волосатый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پشمالو
تصویر پشمالو
털이 많은 , 털이 많은
دیکشنری فارسی به کره ای