جدول جو
جدول جو

معنی دشتله - جستجوی لغت در جدول جو

دشتله
(دَ تِ لَ)
دهی از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه. سکنۀ آن 126 تن. آب آن از فاضل آب سردشتله و قنات. محصول آنجا غلات، حبوب، صیفی و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ)
از قرای اصفهان است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دهی از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان. سکنۀ آن 252 تن. آب آن از زاینده رود. محصول آنجا غلات، برنج، صیفی و پنبه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(دَ تَ)
دهی از دهستان شراء بخش رزن شهرستان همدان. سکنۀ آن 455 تن. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، لبنیات، حبوب و صیفی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(شَ لَ)
روییدنی که از جایی برکنند تا جایی دیگر کارند، چون سبزه و جز آن. (از محیط المحیط).
- شتلهالسم، گیاه دافع سموم.
- شتله قرنفل، نام درختی است.
- شتلهالقطن، علف پنبه. گیاه دافع سرطان.
- شتلهالکتان، نام گیاهی است.
- شتلهالنیل، گیاهی است که برای وسمه به کار رود. (از دزی ج 1 ص 727)
لغت نامه دهخدا
از توابع گنج افروز بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
درسته، تمام و کمال
فرهنگ گویش مازندرانی