- دریدی (دُ رَ)
از انتسابهای اجدادی است. (از الانساب سمعانی)
معنی دریدی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(بَ)
لغت نامه دهخدا
منسوب به سکهالبریدخوارزم. (ناظم الاطباء). و رجوع به سکهالبرید شود، عید پاک، و هرعیدی، تهیه و تدارک. (ناظم الاطباء)
منسوب به برید، به معنی چاپار. (از الانساب سمعانی). رجوع به برید شود.
منسوب به برید، به معنی چاپار. (از الانساب سمعانی). رجوع به برید شود.
(تَ)
لغت نامه دهخدا
منسوب به ترید عمرو بن محمد (در همه نسخ قاموس چنین است). وی شاعر بود و آنچه بیشتر به گمان من رسد وی تزیدی است منسوب به شهری در یمن که در آنجا پارچه های راه راه می بافند. و شاعر منسوب به ترید عمرو بن مالک گوینده این شعر است:
و لیلتها بآمد لم ننمها
کلیلتنا بمیافارقینا.
(از تاج العروس)
و لیلتها بآمد لم ننمها
کلیلتنا بمیافارقینا.
(از تاج العروس)
منسوب به برید پیکی قاصدی، منسوب به (سکه البرید) خوارزم از مردم سکه البرید
وریدی
