جدول جو
جدول جو

معنی دریدگی - جستجوی لغت در جدول جو

دریدگی
پارگی، پاره شدگی، چاک، شکاف، کنایه از پررویی، بی شرمی
تصویری از دریدگی
تصویر دریدگی
فرهنگ فارسی عمید
دریدگی
(دَدَ / دِ)
حالت و چگونگی دریده. چاک و شکاف و انشقاق و انخراق و پاره شدگی. (ناظم الاطباء). پارگی. پارگی بدرازا. شکافتگی. خرق. (یادداشت مرحوم دهخدا). عوار. (منتهی الارب). وهی. (دهار) :
دل کسی به یتیم کسی نمی سوزد
کسی دریدگی جامه شان نمی دوزد.
(از شعرهای شبیه در تعزیه).
خدف دریدگیهای پیراهن. (منتهی الارب). خرق، دریدگی جامه و موزه. (دهار) ، بی شرمی. بی شرمی سخت. بی شرمی بغایت. بی شرمی عظیم. بی حیائی. بی حیائی سخت. شوخی. شوخ چشمی. سخت بی حیائی. وقاحت. پرروئی. (یادداشت مرحوم دهخدا). پردلی و شجاعت آمیخته با شوخ چشمی و وقاحت. (فرهنگ لغات عامیانه).
- پرده دریدگی، بی شرمی. بی حیائی. رجوع به پرده دریدگی در ردیف خود شود
لغت نامه دهخدا
دریدگی
چاک و شکاف و پاره شدگی
تصویری از دریدگی
تصویر دریدگی
فرهنگ لغت هوشیار
دریدگی
((دَ دِ))
پاره شدگی، پارگی، بی شرمی
تصویری از دریدگی
تصویر دریدگی
فرهنگ فارسی معین
دریدگی
انخراق، پارگی، شکافتگی، گستاخی، وقاحت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
برش، شکاف، جدایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دمیدگی
تصویر دمیدگی
روییدگی، طلوع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دویدگی
تصویر دویدگی
تاخت و تکاپو، دویدگی اسب بسرعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریدگی
تصویر پریدگی
پرش طیران. یا پریدگی رنگ. رنگ پریدن رنگد باختگی. پرشدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جریدگی
تصویر جریدگی
پارگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دمیدگی
تصویر دمیدگی
نفخه، حالت دمیدن، آماس، بر آمدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درندگی
تصویر درندگی
عمل درنده، سبعیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
برش، قطع، جدائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
Laceration
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
lacération
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
luka robek
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
چیر پھاڑ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
চেরা দাগ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
jeraha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
yırtık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
열상
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
裂傷
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
קרע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
घाव
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
skaleczenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
แผลฉีกขาด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
scheurwond
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
laceración
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
lacerazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
laceração
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
裂伤
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
розрив
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
Platzwunde
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بریدگی
تصویر بریدگی
разрыв
دیکشنری فارسی به روسی
خشونت، وحشیگری
دیکشنری اردو به فارسی