جدول جو
جدول جو

معنی دریاگرفتگی - جستجوی لغت در جدول جو

دریاگرفتگی
(دَرْ گِ رِ تَ / تِ)
حالت دریاگرفته. حالت تهوع در سفر دریا، مثل کوه زدگی. (یادداشت مرحوم دهخدا). دریازدگی. بحار. سدر. هدام. و رجوع به دریا زدگی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَرْ گِ رِ تَ / تِ)
دریازده. مبتلی به بیماری دریا. آنکه حالت تهوع و سرگیجه و دل بهم خوردگی یافته باشد در سفر دریا
لغت نامه دهخدا
(دَرْ تَ / تِ)
عقل. فراست. زیرکی. (ناظم الاطباء). نظار. (از منتهی الارب). فهم. (یادداشت مرحوم دهخدا) :
دادگر شاهی کز دانش و دریافتگی
سخنی بر دلش از ملک معما نشود.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
تصویری از دریافتگی
تصویر دریافتگی
عقل، فراست، زیرکی
فرهنگ لغت هوشیار