جدول جو
جدول جو

معنی دریاپرور - جستجوی لغت در جدول جو

دریاپرور
(دَرْ پَرْ وَ)
پروردۀدریا. پرورش یافتۀ دریا. دریاپروریده:
نبینی در که دریاپرورآمد
از افتادن چگونه بر سر آمد.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ پَرْ وَ)
دردپرورده. غمگین و رنجور. (ناظم الاطباء) :
هوای سایۀ گل دردپرور را نمی سازد
نسیمی آورد در جوش دلهای مشوش را.
دانش (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گِ رِ تَ / تِ)
دریاگرفتگی. دریارونده. رونده در دریا. آنکه در دریا رود. دریاگذار. دریاپیما. از عالم (از قبیل) آتش رو و موکب رو. (آنندراج). سفرکننده در دریا. (ناظم الاطباء). دریانورد:
کله خود دریاروان چون حباب
بر آراسته خود همه روی آب.
ملاعبداﷲهاتفی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از درد پرور
تصویر درد پرور
غمگین و رنجور
فرهنگ لغت هوشیار