معنی درکامیون - جستجوی لغت در جدول جو
درکامیون
از توابع دهستان بندپی بابل
ادامه...
از توابع دهستان بندپی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر کامیون
کامیون
خودرو بزرگ مخصوص حمل و نقل با قسمتی برای حمل بار که ثابت است
ادامه...
خودرو بزرگ مخصوص حمل و نقل با قسمتی برای حمل بار که ثابت است
فرهنگ فارسی عمید
درکاویدن
(پَ بِ زَ دَ)
کاویدن. بحث کردن. (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به کاویدن شود
ادامه...
کاویدن. بحث کردن. (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به کاویدن شود
لغت نامه دهخدا
قرامیون
بصل است. (فهرست مخزن الادویه)
ادامه...
بصل است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
کامیون
(یُ)
اتومبیل بزرگ بارکشی. این لفظ فرانسوی است. (فرهنگ نظام)
ادامه...
اتومبیل بزرگ بارکشی. این لفظ فرانسوی است. (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا
تصویر کامیون
کامیون
اتومبیل بزرگ بارکشی
ادامه...
اتومبیل بزرگ بارکشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر کامیون
کامیون
اتومبیل بزرگ که برای حمل و نقل بار به کار می رود
ادامه...
اتومبیل بزرگ که برای حمل و نقل بار به کار می رود
فرهنگ فارسی معین
تصویر کامیون
کامیون
باری
ادامه...
باری
فرهنگ واژه فارسی سره
کامیون
اتومبیل، تریلی، خودرو، کامانکار، ماشین، موتور
ادامه...
اتومبیل، تریلی، خودرو، کامانکار، ماشین، موتور
فرهنگ واژه مترادف متضاد
درکامن
نام مرتعی در لفور شهرستان سوادکوه
ادامه...
نام مرتعی در لفور شهرستان سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی