جدول جو
جدول جو

معنی درکار - جستجوی لغت در جدول جو

درکار
مشغول
تصویری از درکار
تصویر درکار
فرهنگ واژه فارسی سره
درکار
بکار آینده، لازم
تصویری از درکار
تصویر درکار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دروار
تصویر دروار
(دخترانه)
در (عربی) + وار (فارسی) مانند در، هچون در
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از درکنار
تصویر درکنار
ضمن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دربار
تصویر دربار
بیت، خانه، مسکن، عمارت، سرای، بارگاه، امرا
فرهنگ لغت هوشیار
جمع درکه، اشکوب های دوزخ، تک هاته ها، فرودها ته تک، نشیب سرازیری، طبقه پایین، طبقه دوزخ جمع درکات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درسار
تصویر درسار
درگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دردار
تصویر دردار
آوای دهل، درخت پشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرکار
تصویر پرکار
فعال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرکار
تصویر سرکار
آن جناب، جناب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برکار
تصویر برکار
آگاه به کار، مسلط بکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرکار
تصویر خرکار
سخت پرکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرکار
تصویر پرکار
شدید العمل، فعال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکار
تصویر سرکار
کارفرما در کاری، کارفرما و صاحب اهتمام کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورکار
تصویر ورکار
بوته ای که میوه می دهد، میوه ای که از بوته به دست می آید مانند خربزه، هندوانه و خیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرکار
تصویر پرکار
کسی که بسیار کار بکند، فعال، ویژگی تابلو نقاشی یا پارچۀ قلاب دوزی که در آن نقش و نگار و ریزه کاری بسیار باشد، ویژگی آنچه در ساختن و درست شدن آن ظرافت به کار رفته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرکار
تصویر سرکار
کارفرما، کارگزار، مباشر، ناظر، پیشکار، کلمۀ احترام که در خطاب به کسی می گویند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درسار
تصویر درسار
درگاه، پرده ای که در پیش در خانه بیاویزند، دیواری که در حیاط جلو در خانه درست کنند که داخل خانه دیده نشود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دردار
تصویر دردار
دارای در مثلاً جعبۀ دردار، دربان
صدای طبل، آواز دهل
فرهنگ فارسی عمید
هر میوه که درخت ندارد و بوته وبیاره دارد مانند: خربزه هندوانه خیار کدو وبادنجان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرکار
تصویر پرکار
((پُ))
فعال، پرتلاش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خرکار
تصویر خرکار
((خَ))
آن که بسیار کار کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دردار
تصویر دردار
((دَ))
درخت پشه، شجره البق، سفیدار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دربار
تصویر دربار
((دَ))
بارگاه، کاخ شاهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درکات
تصویر درکات
((دَ رَ))
جمع درکه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درسار
تصویر درسار
((دَ))
درساره، دیواری که جلو در خانه یا قلعه درست کنند، پرده ای که جلوی در خانه بیاویزند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرکار
تصویر سرکار
کلمه ای که به عنوان احترام به اشخاص گویند، سرکار آقا، سرکار خانم، سرکار عنوان رسمی درجه داران و افسران تا رده سرهنگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ورکار
تصویر ورکار
((وَ))
هر میوه که درخت ندارد و بوته و بیاره دارد مانند، خربزه، هندوانه، خیار و کدو و جز آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خرکار
تصویر خرکار
پر کار و قوی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرکار
تصویر زرکار
زرنگار، زرساز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دربار
تصویر دربار
بارگاه، کاخ پادشاهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرکار
تصویر پرکار
Industrious
دیکشنری فارسی به انگلیسی
трудолюбивый
دیکشنری فارسی به روسی
працьовитий
دیکشنری فارسی به اوکراینی