- دروع
- جمع درع، زره ها
معنی دروع - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سلام
باطن، وارد، داخل، بطن
اندرون، باطن، در شکم
شبرو، بد رفتار زن
هیزم باریک، تراشه چوب
سخن ناراست، قول ناحق، خلاف حقیقت، کذب
جمع درص، بچه موشان بچه خرگوشان بچه خار پشتان
درفش، افزار کفشدوزان
جمع درس
جمع درز، پارسی تازی گشته درزها شکاف های دوخته
بازار گرمی، نرم شدن، خویرانی (خوی عرق)، خازروانی (خاز خمیر)
تخته، چوب بمعنی صلوات که از خدای تعالی رحمت و از ملائکه استغفار و از انسان ستایش و از حیوانات دیگر تسبیح باشد
جمع درج
فرانسوی شفت میوه گوشتدار
ستور رام شتر رام، جمع درب، از ریشه پارسی دروازه ها جمع درب دروازه ها
محتاج الیه، حاجت سرنگون، آویخته
دسمر دانه ای است چون ماش از گیاهان
زرهک زره کوچک
بد دل
بسیار اشک پر گریه، گل وشل (تک دمع) اشک ها
زبان بیرون آمده، راه فراخ، پیشرو اشتر
پس زننده، پاکو بند ستور
آغاز
زفتیدن زفت گشتن، ناکسی فرومایگی
جمع زرع، کشت ها فرزندان کاشتن زراعت کردن، کشتکاری کاشت زراعت، کاشته کشت جمع زروع
زن بد کار کرچک بید انجیر از گیاهان کرچک بید انجیر
ترسیدن
آغاز گشتن، شروع شدن، ابتدا کردن
جمع صرع، تاه های ریسمان کهرمان کشتی
تراشۀ چوب و تخته، هیزم باریک
آویخته، سرنگون، سرگردان، سرگشته، درواژ، درواه، اندروا، برای مثال رهروان چون آفتاب آزاد و خندان رفته اند / من چرا چون ذره سرگردان و دروا مانده ام (خاقانی - ۹۰۶)
کسی که دلش به ترس آمیخته، بیمناک، ترسیده، کسی که دچار بیم و ترس شده
وحشت زده، هراسیده، مرعوب، متوحّش، خائف، رعیب، چغزیده، نهازیده
وحشت زده، هراسیده، مرعوب، متوحّش، خائف، رعیب، چغزیده، نهازیده
گفتاری که حقیقت نداشته باشد، سخن ناراست
دروغ شاخ دار: کنایه از دروغ نمایان و آشکار، دروغ بزرگ و تعجب آور، دروغ عجیب
دروغ شاخ دار: کنایه از دروغ نمایان و آشکار، دروغ بزرگ و تعجب آور، دروغ عجیب