جدول جو
جدول جو

معنی درمکان - جستجوی لغت در جدول جو

درمکان
(دُ مَ)
ده کوچکی است از دهستان رود خانه بخش میناب شهرستان بندرعباس واقع در96 هزارگزی شمال میناب و سه هزارگزی خاور راه مالرومیناب - گلاشکرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درمان
تصویر درمان
عملیاتی که برای مداوا شدن و بهبود مریض صورت می گیرد، کنایه از دوا، دارو، کنایه از چاره، علاج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمکان
تصویر رمکان
موهایی که اطراف اندام تناسلی مرد یا زن می روید، موی زهار، رم، روم، رومه، رنب، رنبه
فرهنگ فارسی عمید
(بَ رَ)
موی زهار باشد و آن بالای شرمگاه مرد و زن است و آنرا به عربی عانه گویند. (از برهان). رمکان. رمه. رنب. رنبه. و رجوع به رمکان شود
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ)
دهی از دهستان کوهمره سرخی بخش مرکزی شهرستان شیراز که در 53هزارگزی باختر شیراز و 6هزارگزی راه شوسۀشیراز بکازرون واقعست. (از فرهنگ جغرافیایی ج 7)
لغت نامه دهخدا
از نواحی دارابجرد بوده است که در فارسنامۀ ابن البلخی (ص 131) چنین توصیف شده است: حسو و دراکان و مص و رستاق الرستاق، این جمله از نواحی دارابجرد است و هوای آن گرمسیر است و درختان خرما باشد و آب روان و دیگر میوه ها باشد. و تنگ رنبه اندرین نواحی است
لغت نامه دهخدا
(دُ مَ)
دهی است از بخش لردگان شهرستان شهر کرد. واقع در 35هزارگزی لردگان. دارای 345 تن سکنه است. آب آن از چشمه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
نام یکی از بخشهای پنجگانه تابع شهرستان بیرجند است. حدود بخش: از طرف شمال و باختر به بخش قاین، از جنوب به بخش حومه از، خاور و جنوب شرقی به بخش خوسف. این بخش را بطور کلی میتوان بخش کوهستانی نامید که یک رشته ارتفاعات مانند کمربندی از شمال باختری بیرجند شروع گردیده پس از دور زدن از شمال بطرف شمال خاوری خاتمه پیدا میکند. فقط یک سوم مساحت این بخش را جلگه های صاف و هموار که عرض آن از 12 هزار گز تجاوز نمیکند تشکیل میدهد. ارتفاعات واقع در این بخش موازی با راه عمومی زاهدان و خط مرزی افغانستان میباشد. کمتر دیده شده که امراض واگیر بین اهالی این بخش بروز نماید. در بعضی نقاط مانند سربیشه در مواقع زمستان و بهار بقدری هوا سرد میشود که عبور و مرور بین دهات مدتی متوقف میگردد. آب در تمام نقاط این بخش شیرین و گوارا است و بیشتر بر اثر باران و ذوب برفهای زمستانی تولید میشود. در اغلب ارتفاعات این بخش آبهای معدنی یافت میشود مانند آب ترش، گژیمرغ، آب گرم ابراهیم آباد، آب معدنی گلگرگ و سیاه دره و غیره. بخش درمیان از سه دهستان بنام مؤمن آباد، شاخنات، طبس مسینا که شامل 291 آبادی است تشکیل شده و مجموع نفوس آن 64442 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(دِ رَ)
جمع واژۀ درم. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، مسکوک نقره. مقابل دینارگان که مسکوک زرین است:
که آمد یکی مرد بازارگان
درمگان فروشد به دینارگان.
فردوسی.
سر بار بگشاد بازارگان
درمگان در او بود و دینارگان.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(دِ رَ)
نام ناحیتی به خراسان قدیم. صاحب حدود العالم گوید: از دو ناحیت است یکی از بست و دیگر از گوزگانان و این به ربوشاران پیوسته است و از این ناحیت آبها برود و با آبهای ربوشاران یکی شود و رود مرو ازاین آبهاست و مهتر این ناحیت را درمشی شاه خوانند
لغت نامه دهخدا
تصویری از درمدان
تصویر درمدان
زوزندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درمان
تصویر درمان
دوا و دارو، چاره، مداوا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درمان
تصویر درمان
((دَ))
علاج، چاره، دوا، دارو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رمکان
تصویر رمکان
((رَ مْ))
موی زهار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درمان
تصویر درمان
مداوا، شفا، علاج
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درمان
تصویر درمان
Treatment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از درمان
تصویر درمان
traitement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از درمان
تصویر درمان
การรักษา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از درمان
تصویر درمان
matibabu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از درمان
تصویر درمان
치료
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از درمان
تصویر درمان
治療
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از درمان
تصویر درمان
טִיפּוּל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از درمان
تصویر درمان
उपचार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از درمان
تصویر درمان
pengobatan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از درمان
تصویر درمان
Behandlung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از درمان
تصویر درمان
behandeling
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از درمان
تصویر درمان
tratamiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از درمان
تصویر درمان
trattamento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از درمان
تصویر درمان
tratamento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از درمان
تصویر درمان
治疗
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از درمان
تصویر درمان
leczenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از درمان
تصویر درمان
лікування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از درمان
تصویر درمان
лечение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درمان
تصویر درمان
চিকিৎসা
دیکشنری فارسی به بنگالی