جدول جو
جدول جو

معنی درفام - جستجوی لغت در جدول جو

درفام
(دُ)
مانند در. درآسا. درمانند. به رنگ در:
رنگ خم عیسی است بادۀ گلرنگ جام
اشک تر مریم است ژالۀ درفام صبح.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نمایش یا داستانی که به حوادث زندگی نزدیک باشد و مطالب غم انگیز و خنده دار هر دو در آن وجود داشته باشد، کنایه از ناراحت کننده و غم انگیز
فرهنگ فارسی عمید
(دِ)
شتر کلان جثه. (منتهی الارب). عظیم و کلان از شتران. (از اقرب الموارد) ، مرد فربه و سطبر. (منتهی الارب). ضخم و درشت از مردان. (از اقرب الموارد) ، شیر کلان هیکل. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
نمایشنامه و داستانی که موضوع آن غم انگیز و شادی بخش باشد. (اصطلاح تآتر) لفظی که گاه بمعنی تئاتر بطور کلی و گاه به معنی جنبه های خاص هنر نمایش بکار میرود. اصل یونانی این کلمه، ’دراما’ است به معنی ’کاری که میشود’ یا ’عملی که روی میدهد’. و در یونان باستان، مراد از این کلمه کاری بود که بر روی صحنۀ نمایش در برابر چشم تماشاگران روی میداد. از اینجاست که کلمه درام را در بیشتر موارد به معنای تئاتر یا نمایش بطور کلی (در هر کشوری یا در هر عصری) می توان بکار برد و هر یک از اشکال و شاخه های گوناگون هنر نمایش را جزئی از مفهوم کلی درام بشمار آورد، فی المثل در صحبت از تاریخ درام مراد نمایش بطور کلی است که تراژدی، کمدی، ملودرام، تعزیه و تقلید و مسخره بازی را در برمیگیرد و انواع هنر نمایشی از قبیل پانتومیم، باله، خیمه شب بازی، اپرا، و حتی سینما را (تا آنجا که جنبۀ نمایشی و دراماتیک آنها مورد نظر باشد) شامل میشود. در فرانسۀ قرن هیجدهم معنی خاصی به مفهوم کلی درام افزوده شد و این معنی تا امروز اشکال گوناگونی یافته است، به این معنی درام، نوعی خاص از درام بمفهوم کلی است و این نوع از آنجا ناشی شد که شکل منظوم و مصنوعی تراژدیها و کمدیهای کلاسیک فرانسوی در قرن هیجدهم جای خود را به نثر ساده و آزاد داده و مسائل عادی زندگی جایگزین موضوعهای والا و بلند تراژدیهای کلاسیک شد و در نتیجه، نمایشنامه هائی بوجود آمد که نه با اصول معمول تراژدی مطابقت داشت نه با قرارهای مرسوم کمدی. کوشش در نمایاندن شکل عادی زندگی سبب شد که نکات غم انگیز و خنده آور در کنار هم قرار گیرند. همین شیوه بود که بسط و ادامه یافت و به ایجاد درامهای رئالیستی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم (مانند نمایشنامه های ه. ایبسن و آ. چخوف) منجر گردید. در این درامها دوش بدوش نکات غم انگیز و خنده آور، مسائلی مطرح میشد که نه غم انگیز بود نه خنده آور ومیزان خنده و گریه و مسائل معمولی و پست و بلند در این درامها بیش و کم به نسبت وجود آنها در زندگی بود. در همین زمان بود که ج. ب. شاهنر، درام نویسی را دراین میدانست که بتواند وضعی برانگیزد که تماشاگران خیال کنند که بر صحنۀ نمایش اتفاقات واقعی برای آدمهای واقعی روی میدهد. آنچه امروز درام نو نامیده میشود نیز همچنان بر همین پایه است. اما آنچه بنام درام پیشرو از آن ناشی شده، مانند سایر هنرهای پیشرو به راههای انفرادی رفته است. در درام پیشرو دنیاهای ذهنی درام نویس و تجربه های جسمی و روانی و فکری او، واقعیات عینی را تحت الشعاع قرار داده اند. در ایران، کلمه درام بمعنای نمایشنامه ها یا فیلمهای هیجان انگیز و پرحادثه یا پر زد و خورد یا احیاناً رمانتیک بمفهوم دور از واقعیت کلمه میان مردم شیوع یافته است، کلمه دقیق اروپائیان برای این مفهوم، ملودرام است. غالب تئاترشناسان بر این عقیده اند که از لحاظ عامل اصلی هر درامی تعارض یا تضاد است، با این معنی که تا تعارض میان امیال یا اراده یا افکار یا عواطف شخصیتهای نمایش وجود نداشته باشد، درامی بوجود نمی آید. این نظر در مورد غالب درامها صادق است، اما شامل همه آنها نمیشود، زیرا نمایشنامه های بسیاری صرفاً برای توصیف شخصیت یک فرد واقعی یا خیالی یا تشریح بعضی از گوشه های اجتماع نوشته شده یا مراد از آنها (بخصوص در مورد بسیاری از نمایشنامه های یک پرده ای) بیان یک حال گذرنده بوده است، بی آنکه تعارضی در آنها بچشم بیاید. (ازدائره المعارف فارسی). و رجوع به همان مأخذ شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
از دیه های قاسان بوده است، و در مورد تسمیۀ آن در تاریخ قم چنین آمده: و بعد از آن موضع درام ظاهر شد، و گفتند در انبر یعنی مجمع شعب پس از این جهت است آنرا درام نام کردند، و گویند که نام او در اصل در آرام بوده است یعنی در شادی، پس تخفیف کردند و گفتند درام، و نیز گفته اند که فرعون موسی از این دیه بوده است. (تاریخ قم ص 75 و 138). صاحب مجمل التواریخ والقصص ص 525 آنرا بعنوان یکی از هفت پارۀ شهر اصفهان نام برده است که این پارۀ شهرها نزدیک بهم بوده اند، چون مدینه و مجموعاً اصفهان را تشکیل می دادند
لغت نامه دهخدا
(دِ)
به معنی درهم است. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). به معنی درهم باشد و آن زری است رایج و وزنی است معروف. (برهان) (جهانگیری). درم. رجوع به درهم و درم شود
لغت نامه دهخدا
(دُ)
گوشه نشین و زاهد. (آنندراج). زاهد تسبیح گردان و گوشه نشین و مرتاض. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
طلائی. طلائی رنگ. زرگون. به رنگ زرد:
چو رنگین رخ شاه زرفام گشت
جهان تیره در پیش بهرام گشت.
فردوسی.
گفت که خاقانیا روی تو زرفام نیست
گفتم معذور دار زرننماید به شب.
خاقانی.
خضر ز توقیع تو سازد تریاق روح
چون ز کفت برگشاد افعی زرفام فم.
خاقانی.
مشو غره بر آن خرگوش زرفام
که بر خنجر نگارد مرد رسّام
نظامی.
رجوع به زر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دردام
تصویر دردام
گوشه نشین و زاهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرفام
تصویر زرفام
طلایی، زرگون، به رنگ زرد
فرهنگ لغت هوشیار
نمایشنامه و داستانی که موضوع آن غم انگیز و شادی بخش باشد زشت رفتار، قبیح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درام
تصویر درام
((دِ))
نمایشنامه، نمایشنامه ای که در آن همه گونه رویدادی وجود دارد، چه غم انگیز، چه شادی آور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درام
تصویر درام
دراما
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از درام
تصویر درام
Drama
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از درام
تصویر درام
drame
دیکشنری فارسی به فرانسوی
از توابع چهاردانگه ی هزارجریب ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از درام
تصویر درام
dramat
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از درام
تصویر درام
드라마
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از درام
تصویر درام
драма
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درام
تصویر درام
নাটক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از درام
تصویر درام
ڈراما
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از درام
تصویر درام
ละคร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از درام
تصویر درام
tamthilia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از درام
تصویر درام
ドラマ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از درام
تصویر درام
戏剧
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از درام
تصویر درام
דרמה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از درام
تصویر درام
नाटक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از درام
تصویر درام
drama
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از درام
تصویر درام
drama
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از درام
تصویر درام
Drama
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از درام
تصویر درام
drama
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از درام
تصویر درام
dramma
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از درام
تصویر درام
драма
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از درام
تصویر درام
drama
دیکشنری فارسی به پرتغالی