جدول جو
جدول جو

معنی درضمن - جستجوی لغت در جدول جو

درضمن
ضمن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دْرا / دِ مِ)
شهری در جنوب شرقی نروژ در کنار رود درامن و بر رأس آبدرۀ درامن، که از مراکز مهم صنعتی و داد و ستد است و از مصنوعاتش کاغذ و منسوجات میباشد و دارای 30935 تن سکنه است. (از دائره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
(دَ مَ)
مخفف دردمند که مردم افتاده و دردناک و خاکسار باشد. (برهان) (آنندراج). رجوع به دردمند شود
لغت نامه دهخدا
(دُ مِ)
دهی است از دهستان شهراء بالا از بخش وفس شهرستان اراک واقع در 78 هزارگزی جنوب خاوری کمیجان و سر راه مالرو عمومی اراک به ملایر، با 1124 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است و از خانقاه اتومبیل می رود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از در ضمن
تصویر در ضمن
همچنین، وانگهی، افزون برین
فرهنگ واژه فارسی سره
نخ و سوزن
فرهنگ گویش مازندرانی
بیمار، دردمند
فرهنگ گویش مازندرانی
درمان، معالجه
فرهنگ گویش مازندرانی