دهی است از دهستان نوده چناران بخش حومه شهرستان بجنورد واقع در 11 هزارگزی جنوب خاوری بجنورد و 4 هزارگزی جنوب راه قدیمی بجنورد به قوچان، با 1048 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان نوده چناران بخش حومه شهرستان بجنورد واقع در 11 هزارگزی جنوب خاوری بجنورد و 4 هزارگزی جنوب راه قدیمی بجنورد به قوچان، با 1048 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
چند قسمت از صد قسمت (تمام) چیزی. مقدار چیزی در ازاء یا به ازاء صد در صد چیزی. علامتش ’%’ است که عدد درصد در طرف راست آن نوشته میشود. مثلاً اگر دو گرم از مادۀ مرکبی مشتمل بر 25% کربن باشد مقدار کربن محتوی در صد گرم این ماده 12/5 گرم است پس درصد کربن در این ماده 12/5% (میخوانیم 12/5 درصد یا صدی 12/5) میباشد. درصد استعمال فروان دارد، در مرابحه درصد سرمایه در یک سال عبارتست از نرخ مرابحه. بسیاری از مالیات ها براساس درصد حساب میشود. نتیجۀ بسیاری از تجربیات و مشاهدات علمی را بر حسب درصد بیان می کنند. مقایسۀ درصدها وسیلۀ ساده ای برای مقایسۀ مقادیر است. (از دائره المعارف فارسی)
چند قسمت از صد قسمت (تمام) چیزی. مقدار چیزی در ازاء یا به ازاء صد در صد چیزی. علامتش ’%’ است که عدد درصد در طرف راست آن نوشته میشود. مثلاً اگر دو گرم از مادۀ مرکبی مشتمل بر 25% کربن باشد مقدار کربن محتوی در صد گرم این ماده 12/5 گرم است پس درصد کربن در این ماده 12/5% (میخوانیم 12/5 درصد یا صدی 12/5) میباشد. درصد استعمال فروان دارد، در مرابحه درصد سرمایه در یک سال عبارتست از نرخ مرابحه. بسیاری از مالیات ها براساس درصد حساب میشود. نتیجۀ بسیاری از تجربیات و مشاهدات علمی را بر حسب درصد بیان می کنند. مقایسۀ درصدها وسیلۀ ساده ای برای مقایسۀ مقادیر است. (از دائره المعارف فارسی)
دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند واقع در 52 هزارگزی جنوب خاوری خوسف. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند واقع در 52 هزارگزی جنوب خاوری خوسف. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
ته دوزخ، ته دریا دریافتن، بجا آوردن و فهم دریافتن دریافت اشکوب دوزخ تک دوزخ (واژه درک و دزک برابر با دستارچه پارسی است) در یافتن اندر یافتن پی بردن در رسیدن، در یافت اندر یافت. نهایت گودی چیزی مانند ته دریا و غیره، ته دوزخ ته جهنم. یا درک رسفل پایه زیرین، ته دوزخ. یا به درک بجهنم در دوزخ (بهنگام عدم رضایت و ناخشنودی از امری و خبری گویند) یا به درک رفتن (واصل شدن) بجهنم فرو رفتن مردن (دشنام است)
ته دوزخ، ته دریا دریافتن، بجا آوردن و فهم دریافتن دریافت اشکوب دوزخ تک دوزخ (واژه درک و دزک برابر با دستارچه پارسی است) در یافتن اندر یافتن پی بردن در رسیدن، در یافت اندر یافت. نهایت گودی چیزی مانند ته دریا و غیره، ته دوزخ ته جهنم. یا درک رسفل پایه زیرین، ته دوزخ. یا به درک بجهنم در دوزخ (بهنگام عدم رضایت و ناخشنودی از امری و خبری گویند) یا به درک رفتن (واصل شدن) بجهنم فرو رفتن مردن (دشنام است)
درهم دراخما: یونانی در پهلوی دیرم زوزن جوجر همرس دندان سودگی، هموار شدن واحد سکه نقره (وزن و بهای آن در عصرهای مختلف متفاوت بوده است)، واحد وزن معاذل شش دانگ (هر دانگ دو قیراط)
درهم دراخما: یونانی در پهلوی دیرم زوزن جوجر همرس دندان سودگی، هموار شدن واحد سکه نقره (وزن و بهای آن در عصرهای مختلف متفاوت بوده است)، واحد وزن معاذل شش دانگ (هر دانگ دو قیراط)