جدول جو
جدول جو

معنی درستی - جستجوی لغت در جدول جو

درستی
(دخترانه)
نام دختر انوشیروان پادشاه ساسانی
تصویری از درستی
تصویر درستی
فرهنگ نامهای ایرانی
درستی
صحت
تصویری از درستی
تصویر درستی
فرهنگ واژه فارسی سره
درستی
صدق، صحت، حقیقت
تصویری از درستی
تصویر درستی
فرهنگ لغت هوشیار
درستی
((دُ رُ))
درستکاری، تندرستی، سلامت
تصویری از درستی
تصویر درستی
فرهنگ فارسی معین
درستی
درست بودن، درستکاری
تصویری از درستی
تصویر درستی
فرهنگ فارسی عمید
درستی
Accurateness, Correctness, Integrity, Righteousness
تصویری از درستی
تصویر درستی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
درستی
точность , правильность , честность , праведность
دیکشنری فارسی به روسی
درستی
Genauigkeit, Richtigkeit, Integrität, (DE) Rechtschaffenheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
درستی
точність , правильність , цілісність , праведність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
درستی
dokładność, poprawność, integralność, (PL) sprawiedliwość
دیکشنری فارسی به لهستانی
درستی
准确性 , 正确性 , 完整性 , 正义
دیکشنری فارسی به چینی
درستی
exatidão, correção, integridade, (PT) retidão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
درستی
esattezza, correttezza, integrità, (IT) rettitudine
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
درستی
exactitud, corrección, integridad, (ES) rectitud
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
درستی
exactitude, intégrité, (FR) justice
دیکشنری فارسی به فرانسوی
درستی
nauwkeurigheid, juistheid, integriteit, (NL) rechtschapenheid
دیکشنری فارسی به هلندی
درستی
ketepatan, kebenaran, integritas, (ID) kebenaran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
درستی
صحّةٌ , صحّةٌ , نزاهةٌ ,
دیکشنری فارسی به عربی
درستی
सटीकता , शुद्धता , सत्यनिष्ठा , धर्म
دیکشنری فارسی به هندی
درستی
דיוק , דיוק , יֹשֶׁר , צדק
دیکشنری فارسی به عبری
درستی
正確さ , 正確 , 誠実さ , 正義
دیکشنری فارسی به ژاپنی
درستی
정확성 , 진실성 , 정의
دیکشنری فارسی به کره ای
درستی
kesinlik, doğruluk, dürüstlük, (TR) doğruluk
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
درستی
usahihi, uadilifu, (SW) uadilifu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
درستی
ความแม่นยำ , ความถูกต้อง , ความซื่อสัตย์ , ความชอบธรรม
دیکشنری فارسی به تایلندی
درستی
সঠিকতা , সঠিকতা , সততা , ধর্মনিষ্ঠা
دیکشنری فارسی به بنگالی
درستی
درستگی , دیانت , راستبازی
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بدرستی
تصویر بدرستی
بتحقیق، همانا، هرآئنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درشتی
تصویر درشتی
خشونت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
رفاقت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درشتی
تصویر درشتی
سختی و شدت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درسته
تصویر درسته
تمام، کامل، نا شکسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درستر
تصویر درستر
درست تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
مودت، رفاقت و یاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درشتی
تصویر درشتی
بزرگی، در حجم، زبری، ناهمواری، کنایه از تندخویی، برای مثال درشتی کند با غریبان کسی / که نابوده باشد به غربت بسی (سعدی - ۱۲۵)
فرهنگ فارسی عمید