- درسار
- درگاه
معنی درسار - جستجوی لغت در جدول جو
- درسار
- درگاه، پرده ای که در پیش در خانه بیاویزند، دیواری که در حیاط جلو در خانه درست کنند که داخل خانه دیده نشود
- درسار ((دَ))
- درساره، دیواری که جلو در خانه یا قلعه درست کنند، پرده ای که جلوی در خانه بیاویزند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مشغول
دیواری که در پیش در قلعه و محوطه خانه کشند، پرده ای که در پیش در خانه آویزند، درگاه
بیت، خانه، مسکن، عمارت، سرای، بارگاه، امرا
بکار آینده، لازم
درست تر
جمع درس، جامه های کهنه ژنده ها
آوای دهل، درخت پشه
قانون
دلال سمسار
دارای در مثلاً جعبۀ دردار، دربان
صدای طبل، آواز دهل
صدای طبل، آواز دهل
بارگاه، کاخ پادشاهی
میخ دو سر تیز، ریسمان ازنیام خرما ریسمان دشنگ (غلاف خرما)