جدول جو
جدول جو

معنی دربای - جستجوی لغت در جدول جو

دربای
محتاج الیه، لازم
تصویری از دربای
تصویر دربای
فرهنگ لغت هوشیار
دربای
ضروری، مورد حاجت، سزاوار
تصویری از دربای
تصویر دربای
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دربایی
تصویر دربایی
حاجت نیازمندی، ضرورت، سزاواری شایستگی لیاقت، طور روش رسم، ضروری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلربای
تصویر دلربای
(دخترانه)
زیبا، جذاب، معشوق، محبوب، نام نوعی عتیق که دارای دانه های ریز براق است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از درباری
تصویر درباری
حکومتی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دروای
تصویر دروای
مایحتاج ضروری، لازم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دربانی
تصویر دربانی
شغل ومنصب دربان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دربان
تصویر دربان
حافظ، نگهبان، حارس، نگاهدارنده در
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درباقی
تصویر درباقی
باقیمانده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درباس
تصویر درباس
شیر درنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دربار
تصویر دربار
بیت، خانه، مسکن، عمارت، سرای، بارگاه، امرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درباب
تصویر درباب
زاغ کبود از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دروای
تصویر دروای
دربای، ضروری، مورد حاجت، سزاوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دربان
تصویر دربان
کسی که جلو در سرا و کاخ نگهبانی کند، نگهبان در
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دربان
تصویر دربان
((دَ))
نگهبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دربار
تصویر دربار
((دَ))
بارگاه، کاخ شاهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دربار
تصویر دربار
بارگاه، کاخ پادشاهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درای
تصویر درای
امر بر گفتن، یعنی بگو مخفف دراینده، گوینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درای
تصویر درای
زنگ بزرگ که بر گردن چهارپایان ببندند، جرس، پتک، درا
پسوند متصل به واژه به معنای دراینده مثلاً هرزه درای، یاوه درای
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دربی
تصویر دربی
مسابقه ای که میان دو تیم همشهری برگزار می شود، شهرآورد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دربی
تصویر دربی
((دِ))
مسابقه اسب دوانی ویژه اسب های سه ساله، رقابت ورزشی همراه با تعصب بین دو تیم همشهری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دربا
تصویر دربا
((دَ))
ضرورت، نیازمندی، سزاواری، شایستگی، دربایست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درای
تصویر درای
((دَ))
زنگ بزرگ، جرس، پتک آهنگران، درا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دربایستن
تصویر دربایستن
لازم بودن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دربایست
تصویر دربایست
لازم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دربایستن
تصویر دربایستن
مورد احتیاج بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دربایست
تصویر دربایست
ضروری، مورد حاجت، حاجت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دربایست
تصویر دربایست
((دَ یِ))
ضرورت، نیازمندی، سزاواری، شایستگی، دربا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رودربایستی
تصویر رودربایستی
شرم و حیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رو دربایستی
تصویر رو دربایستی
شرم حضور ماخوذ به حیا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رودربایستی
تصویر رودربایستی
در برابر خواهش کسی ماخوذ به حیا شدن، شرم حضور داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رودربایستی
تصویر رودربایستی
((دَ یِ))
رودروایستی، شرم حضور، مأخوذ به حیا شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اندربایست
تصویر اندربایست
لازم، واجب، ضروری، در علوم ادبی در دستور زبان فعلی که با فاعل معنای آن تمام می شود و نیازی به مفعول ندارد، پیوسته، ثابت، پایدار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اندربای
تصویر اندربای
لازم، واجب، ضروری، پیوسته، ثابت، پایدار، برای مثال زهی تن هنر و چشم نیک نامی را / چو روح درخور و همچون دو دیده اندربای (فرخی - ۳۷۲)
فرهنگ فارسی عمید