جدول جو
جدول جو

معنی درازپایان - جستجوی لغت در جدول جو

درازپایان(دِ)
جمع واژۀ درازپا. از حیوانات آنکه پای طویل دارد، چون: اسب و اشتر و استر. مقابل کوتاه پایان، چون: گوسفند و بز. و رجوع به درازپا شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ)
درازدامن. که دامانی دراز دارد:مذاله، زره درازدامان. و رجوع به درازدامن شود
لغت نامه دهخدا
(دِ پَ / پِ)
که پیکان دراز و طویل دارد: تیری درازپیکان
لغت نامه دهخدا
(دِ پِ)
اوطب. که پستان طویل دارد: خطلاء،زن درشت اندام درازپستان. طرطبّه، درازپستان از ماده بز و جز آن. هضلاء، زن درازپستان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از در پایان
تصویر در پایان
در آخر در انجام عاقبت
فرهنگ لغت هوشیار