جمع واژۀ درابزین. نرده ها: و منها (ای من الخصائص التی جمعت لابرویز) تخت طاقدیس و هو سریر العاج و الساج و صفائحه و درابزیناته من الفضه و الذهب. (غرر اخبار ملوک الفرس)
جَمعِ واژۀ درابزین. نرده ها: و منها (ای من الخصائص التی جمعت لابرویز) تخت طاقدیس و هو سریر العاج و الساج و صفائحه و درابزیناته من الفضه و الذهب. (غرر اخبار ملوک الفرس)
مأخوذ از یونانی تراپزیون. طارمی. دارابزین. دارافزین. نرده. جلفق. (تاج العروس). حلفق. تفاریج. محجر و شبکۀ اطراف باغ و خانه. (ناظم الاطباء). ج، درابزینات. و رجوع به درابزینات شود: فلماتم بناؤهانقش علی دائره الدرابزین. (معجم البلدان ج 4 ص 68)
مأخوذ از یونانی تراپزیون. طارمی. دارابزین. دارافزین. نرده. جلفق. (تاج العروس). حلفق. تفاریج. محجر و شبکۀ اطراف باغ و خانه. (ناظم الاطباء). ج، درابزینات. و رجوع به درابزینات شود: فلماتم بناؤهانقش علی دائره الدرابزین. (معجم البلدان ج 4 ص 68)