جدول جو
جدول جو

معنی دخانی - جستجوی لغت در جدول جو

دخانی(دُ)
منسوب به دخان، دودی، معتاد به دود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دوانی
تصویر دوانی
چیزهای نزدیک
فرهنگ فارسی عمید
مرواریدی است که تیره و بی آب بود و آنرا جصی نیز خوانند. (جواهرنامه)
لغت نامه دهخدا
(دِلْ لا)
منسوب به دلان که نام اجدادی است. (از الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
حاصل مصدر است از دواندن یا دوانیدن که همیشه به صورت مرکب آید. چون: اسب دوانی و خردوانی. (یادداشت مؤلف). رجوع به دواندن و دوانیدن شود
لغت نامه دهخدا
(دَوْ وا)
منسوب است به دوان که دهی است از دههای کازرون
لغت نامه دهخدا
(دَوْ وا / ی ی)
جلال الدین محمد بن اسعد دوانی صدیقی شافعی. وی ازمردم دوان که دهی از کازرون است می باشد و به روایت برخی از شاگردانش در سال 918 هجری قمری و بنا به روایت برخی دیگر به سال 908 هجری قمری در دوان درگذشت. (از معجم المطبوعات مصر). رجوع به جلال الدین دوانی شود
لغت نامه دهخدا
او راست: الشجره النبویه فی بطون قریش و قبائلها. (معجم المطبوعات)
لغت نامه دهخدا
(دُ)
منسوب به دغان که نام جد ابونصر احمد بن عفواﷲ است. (از الانساب سمعانی). رجوع به دغان شود
لغت نامه دهخدا
(دُکْ کا نی ی)
منسوب به دکان، صاحب دکان. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(دَ نی ی)
ملح درانی، یعنی نمک سخت سپید، و ملح اندرانی غلط است. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(دُرْ را)
طائفۀ درانی، نام قومی است از افغانان که در اطراف و حوالی قندهار سکونت می دارند. گویند که بسبب کشیدن مروارید در گوش به این لقب ملقب گشتند و این قوم را ابدالی نیز گویند. (آنندراج). عنوان طایفه ای از افاغنه که اصلاً ابدالی نام داشت و پس از برآمدن احمدشاه درانی نامش به درانی تبدیل گردید. طایفۀ ابدالی به چند تیره تقسیم میشد که از مهمترین آنها پوپلزای یا پوپلزائی و بارکزای یا بارکزائی بود. بعد از قتل نادر (1160 هجری قمری) ، شعبه صدوزای (یا سدوزی) یا صدوزائی (سدوزائی) از تیره های پوپلزائی و سپس تیره بارکزائی در افغانستان حکومت کرده اند. امرای شعبه سدوزائی بعد از احمدشاه درانی بترتیب عبارت بوده اند از: تیمورشاه درانی، زمان شاه درانی، محمودشاه درانی، شاه شجاع درانی، علی شاه درانی (کابل) ، ایوب شاه درانی (پیشاور و کشمیر) ، کامران میرزا (هرات). در زمان امرای اخیر خاصه محمودشاه درانی و کامران میرزا، جنگهای هرات بین ایران وافغانستان واقع شد. سلسلۀ صدوزائی بدست دوست محمدخان افغان منقرض شد و فرمانروائی به تیره بارکزائی منتقل گردید. (از دائره المعارف فارسی). پس از قتل نادرشاه افشار (1160 هجری قمری) ، افغانان از تابعیت ایران بیرون رفتند و احمدخان را که رئیس قبیلۀ درانی بود به پادشاهی برداشتند. وی مقام وزارت را به جمال خان رئیس قبیلۀ بارکزایی - که با قبیلۀ درانی رقابت داشتند - واگذاشت. از این تاریخ تا یک قرن بعد، این ترتیب برقرار بود، یعنی شاه از قبیلۀ درانی و وزیر از قبیلۀ بارکزایی اختیار می شد. احمدشاه سلسلۀ درانی را (که از 1160 تا 1242 هجری قمری حکومت کرده اند) تأسیس نمود و تمام افغانستان را مطیع کرد و چندبار به هند حمله برد و قسمتی از هند را ضمیمۀ افغانستان نمود. زمان شاه نوادۀ احمدشاه بقتل عام قبیلۀ بارکزایی پرداخت، ولی این امر بر نفوذ افراد بارکزایی افزود و وسیلۀ انقراض سلسلۀ درانی شد. پس از چند سال هرج و مرج - یعنی در سال 1242 هجری قمری / 1826 میلادی - دوست محمدخان برادر وزیر مقتول (فتح خان بارکزایی) به تخت پادشاهی افغانستان جلوس کرد. رجوع به طبقات سلاطین اسلام ص 202 و مجمل التواریخ گلستانه صص 64- 78 شود
لغت نامه دهخدا
(رَ)
منسوب است به رخان که دهی است در شش فرسنگی مرو. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
شفويٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
Oral
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
oral
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
oral
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
оральный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
oral
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
оральний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
oralny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
口腔的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
oral
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
orale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
oral
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
मौखिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
زبانی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
মুখমণ্ডল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
ทางปาก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
kinywa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
oraal
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
口頭の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
אוראלי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دهانی
تصویر دهانی
구강의
دیکشنری فارسی به کره ای