جدول جو
جدول جو

معنی دخالت - جستجوی لغت در جدول جو

دخالت
داخل شدن در امری یا در کار کسی
تصویری از دخالت
تصویر دخالت
فرهنگ فارسی عمید
دخالت
(دَ / دِ لَ)
داخل شدن. مداخله کردن. این مصدر را در فارسی از ’دخل، یدخل’ عربی بقیاس ’خجالت’ و مانندهای آن ساخته اند و در عربی بجای آن ’مداخله’ مستعمل است. (فرهنگ فارسی). درآمدن. درآمدن در کاری. درآمدن مرد در آن کار که کار او نباشد. مداخله. (یادداشت مؤلف). رجوع به توسط شود
لغت نامه دهخدا
دخالت
داخل شدن، مداخله کردن، در کاری در آمدن
تصویری از دخالت
تصویر دخالت
فرهنگ لغت هوشیار
دخالت
((دِ لَ))
مداخله کردن
تصویری از دخالت
تصویر دخالت
فرهنگ فارسی معین
دخالت
پادرمیانی، میانجیگری
تصویری از دخالت
تصویر دخالت
فرهنگ واژه فارسی سره
دخالت
مداخله، میانجیگری، وساطت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دلالت
تصویر دلالت
راهنمایی کردن، هدایت، در علم منطق آنچه برای ثابت کردن امری بیاورند، برهان و دلیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخالت
تصویر مخالت
دوستی کردن با یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
راهنمایی کردن راه نمودن به راه راست، راهنمایی، برهانی که برای اثبات امری آورند، رابطه بین دو امر در صورتیکه از علم به یکی علم بدیگری حاصل شود و آن راهنمایی لفظ است بمعنی که بر سه قسم است: یا دلالت الزامی 0 نمودن لفظ است خارج لوازم معنی را مانند دلالت انسان بر خندیدن، یا دلالت تضمنی 0 نمودن لفظ است جزو معنی موضوع له را مانند دلالت انسان بر حیوان فقط یا ناطق فقط 0 نمودن لفظ است یا دلالت مطابقه نمودن لفظ است تمام معنی موضوع له را مانند دلالت انسان بر حیوان ناطق جمع دلالات 0 راهنمائی، هدایت، راهبری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دخاله
تصویر دخاله
تیر کمان
فرهنگ لغت هوشیار
گمان بردن، دوستی کردن با هم، دوستی: ملوک آفاق به مخالت دولت او مفتخر و سلاطین جهان بمراسلت حضرت او مبتهج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخالت
تصویر مخالت
((مُ لَ))
گمان بردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخالت
تصویر مخالت
((مُ لَّ))
دوستی کردن با هم، دوستی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
((دِ لَ))
راهنمایی کردن، راه نمودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
Denotation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
dénotation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
निरूपण
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
دلالت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
การแสดง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
ishara
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
işaret
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
지시
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
指示
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
התוויה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
денотація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
denotasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
denotatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
denotación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
denotazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
denotação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
表示
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
denotacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
Denotation
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
денотация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دلالت
تصویر دلالت
নির্দেশ
دیکشنری فارسی به بنگالی