جدول جو
جدول جو

معنی دحدحه - جستجوی لغت در جدول جو

دحدحه
(دَ دَ حَ)
کوتاه بالا. دحداح
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ دِ حَ)
زنی که طول و عرض او برابر باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، شترانی که بسبب سالخوردگی دندانهای آنها خورده شده به حنک چسبیده باشد. (از اقرب الموارد). و رجوع به دردح شود
لغت نامه دهخدا
(دُ حَ دِ حَ)
کوتاه بالا. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(تَعْ)
غلطانیدن. (آنندراج). غلطانیدن چیزی را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(دَ حَ)
کوتاه بالا. (منتهی الارب). دحداح
لغت نامه دهخدا
(تَ)
فربه و سمین گردیدن. (ناظم الاطباء). فربهی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(حُ دُحْ حَ)
امراءه حدحه، زنی کوتاه بالا. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(دَ دَ)
یقال للمقر ’دح دح’ و دح دح (دحن دحن) ای اقررت فاسکت. (منتهی الارب). هرگاه خواهند که کسی را از حرف زدن و تکلم بازدارند این کلمات را استعمال نمایند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دردحه
تصویر دردحه
سرو ته یکی: زن
فرهنگ لغت هوشیار