- دثر
- چرک جامه، لشکر بسیار بسیار، داراک بسیار، داراک گردانی
معنی دثر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سوتاک (غافل)
با لباس خود را پوشاندن
خود را با لباس پوشاندن، لباس را به خود پیچیدن
هفتاد و چهارمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵۶ آیه
آشیانه ساز: مرغ، جامه پوشیده، از نام های پیامبر اسلام (ص) آنکه خود را در دثار یاجامه پوشانده باشد لباس پوشیده، این کلمه در قرآن در وصف پیغامبر اسلام آمده
بعید
آغاج
نشان، آنچه که از کسی باقی بماند، علامت
پروش جوشی که از اندام برآید، آبخیز جوش و دانه ریز که روی پوست پیدا شود. واحد آن بثره، جمع بثور
کوچه و بازار
جمع در، مرواریدها، مهایک ها بلورها جمع در درها مرواریدها. یا درر دراری مرواریدهای درخشان
میوه یا شیرینی یا چیز دیگر که بعد از غذا بیاورند
بی سود مرد روی سینه و شکم دراز کشیدن
کانا (جاهل) گول نادان
مرغزار پر گیاه
گندیدگی، بد بویی، سختی، پتیار (بلا)
مخفف دیگر
مدتی بسیار پس از وقت موعود، مدت متمادی
یادمان، یادواره، هنایش، نوزند، نوشته، نشانه، کارآیی
فاصله زیاد، چیزی که نزدیک بما نیست، ضد نزدیک
روزگار دراز، زمانی که نهایت نداشته باشد
درشت و سطبر گردیدن
شوریده دلی پریشاندلی، تباه مغزی شرمیدن شرم کردن، سفت کردن
درخت، چوب راست و بلند که برای محکومین تهیه دیده اند، بمعنی دور، خانه، سرا هم می گویند
غافل، کهنه
پس، نشستنگاه
راندن دور کردن
حیران شدن
چایمان سبک سرما خوردگی
چرک جامگی، زنگ زدگی، فراموش شدگی، نشان زدودگی، کلانسالی، سبز شدن گیاهان کار گریز، گرانجان، خوابناک پر خواب کهنه گردیدن رسم، چرکین شدن جامه، زنگ آلوده گردیدن شمشیر، ناپدید شدن نشان زود فراموش شدن و از یاد رفتن، کهنگی فرسودگی، هلاک فنا. (اسفار 173: 2)