جدول جو
جدول جو

معنی دبنون - جستجوی لغت در جدول جو

دبنون
(دَ بَ)
همان دبلون است بلغت اهل عراق وآن نوعی مسکوک زرین است و شنیده شده است که در عراق آنرا ابودبنون نیز گویند. (النقود العربیه ص 173)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بنون
تصویر بنون
ابن ها، فرزندان ذکور، پسرها، جمع واژۀ ابن
فرهنگ فارسی عمید
نامی که بهمه فلیپوآها دهند و ریشه آن خام یا پخته خورده شود، (دزی ج 1 ص 420)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
دیر ابنون و یا دیرابون، دیریست در جزیره و نزدیک آن بنائی است بزرگ ودر آن قبریست کلان و گویند قبر نوح علیه السلام است
لغت نامه دهخدا
(دَ بَ)
صنفی از ذهب. نوعی پول طلا. مسکوکی زرین. از اهل عراق شنیده شده است که کلمه را بنون تلفظ کنند اما اهل مصر با لام اما به سکون باء ملفوظ دارند و آن مسکوک در اصل ضرب مردم اسپانی بود و دبلن میگفتند و در سوریه نیز شهرتی داشت ارزش آن 16 ریال یا اندکی کمتر یا بیشتر بود بر حسب زمان و مکان. (النقودالعربیه ص 84 و 140 و 141 و 173)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
جمع واژۀ ابن:
هرکه زیباتر بود رشکش فزون
زان که رشک از ناز خیزد یا بنون.
مولوی.
رجوع به ابن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بنون
تصویر بنون
فرزندان پسران جمع ابن پسران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنون
تصویر بنون
((بَ))
جمع ابن. پسران
فرهنگ فارسی معین
سه پایه فلزی
فرهنگ گویش مازندرانی
محل ریختن
فرهنگ گویش مازندرانی