دهی از دهستان پائین رخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه. در سی هزارگزی شمال خاور کدکن و پنجهزارگزی شمال خاوری چینک کلاغ. دارای 110 سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات و پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی و راه آنجا مالروست و از حصاریزدان میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان پائین رخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه. در سی هزارگزی شمال خاور کدکن و پنجهزارگزی شمال خاوری چینک کلاغ. دارای 110 سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات و پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی و راه آنجا مالروست و از حصاریزدان میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
قضاوت و انصاف دربارۀ نزاع و کشمکش و مرافعۀ دو یا چند تن، در ورزش شغل و عمل داور، شکایت، محاکمه، جدل، نزاع، تضاد، مخالفت، اختلاف، مغالطه، قضیه، کار، بحث، سخن
قضاوت و انصاف دربارۀ نزاع و کشمکش و مرافعۀ دو یا چند تن، در ورزش شغل و عمل داور، شکایت، محاکمه، جدل، نزاع، تضاد، مخالفت، اختلاف، مغالطه، قضیه، کار، بحث، سخن
نام قریۀ کوچکی بشمال تهران. میان عباس آباد و قلهک در چهارهزارگزی جنوب قلهک و 7هزارگزی جنوب تجریش. دارای 30 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1). در حال حاضر در اراضی این قریه ساختمانهای متعدد بپا گردیده و صورت یکی از نقاطآباد و پرجمعیت نواحی نزدیک پایتخت را یافته است
نام قریۀ کوچکی بشمال تهران. میان عباس آباد و قلهک در چهارهزارگزی جنوب قلهک و 7هزارگزی جنوب تجریش. دارای 30 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1). در حال حاضر در اراضی این قریه ساختمانهای متعدد بپا گردیده و صورت یکی از نقاطآباد و پرجمعیت نواحی نزدیک پایتخت را یافته است
اصحاب داود بن علی اصفهانی متوفی به سال 270 هجری قمری در سن شصت وچهار سالگی. و آن فرقه ای از مذهب اصحاب حدیث باشد. یکی از پنج فرقۀ اصحاب حدیث باشد. (بیان الادیان). ایشان را اصحاب ظواهر گویند، چه بظاهر آیات و اخبار کار کنند و قیاس را منکر باشند. داودیه یا ظاهریه از مذاهب مشهورۀ اهل سنت و جماعت بر حسب اختلاف ایشان در فروع که عبارتند ازشافعیه و حنفیه و مالکیه و حنابله و ظاهریه (داودیه) و این فرقۀ اخیر را از آن سبب ظاهریه گویند که ایشان فقط بظواهر آیات و اخبار عمل نمایند و رأی و قیاس و تأویل را بکلی منکر باشند تقریباً نظیر اخباریین شیعه در مقابل مجتهدین ایشان و از مشاهیر این فرقه یکی ابوبکر محمد بن داود اصفهانی پسر ابوسلیمان داودست صاحب ’کتاب الزهره’ معروف در ادب و دیگر رویم عارف و ابن حزم ظاهری صاحب کتاب ملل و نحل و ابوحیان نحوی معاصر ابن هشام صاحب مغنی. (حاشیۀ شدالازار ص 102 و 103). و رجوع به انساب سمعانی ذیل نسبت الداودی و الظاهری و مراجع مذکور در شدالازار شود. اصحاب حدیث بیشتر اعتمادشان بمتون و ظواهر قرآن و احادیث است و اصحاب رأی پیروان امام ابوحنفیه نعمان بن ثابت بن مرزبان فارسی (80- 150 هجری قمری) هستند که در استنباط مسائل دین برأی و قیاس و اجتهاد و استحسان عمل کنند. اصحاب حدیث پنج فرقه اند: 1- داودیه پیروان داود بن علی اصفهانی. 2- شافعیه پیروان امام عبدالله بن محمد بن ادریس شافعی (متوفی 204). 3- مالکیه پیروان مالک بن انس (متوفی 179). 4- حنبلیه، اصحاب امام احمد بن حنبل (متوفی 241). 5- اشعریه پیروان علی بن اسماعیل اشعری از فرزندان ابوموسی الاشعری. (حاشیۀ غزالی نامه ص 72)
اصحاب داود بن علی اصفهانی متوفی به سال 270 هجری قمری در سن شصت وچهار سالگی. و آن فرقه ای از مذهب اصحاب حدیث باشد. یکی از پنج فرقۀ اصحاب حدیث باشد. (بیان الادیان). ایشان را اصحاب ظواهر گویند، چه بظاهر آیات و اخبار کار کنند و قیاس را منکر باشند. داودیه یا ظاهریه از مذاهب مشهورۀ اهل سنت و جماعت بر حسب اختلاف ایشان در فروع که عبارتند ازشافعیه و حنفیه و مالکیه و حنابله و ظاهریه (داودیه) و این فرقۀ اخیر را از آن سبب ظاهریه گویند که ایشان فقط بظواهر آیات و اخبار عمل نمایند و رأی و قیاس و تأویل را بکلی منکر باشند تقریباً نظیر اخباریین شیعه در مقابل مجتهدین ایشان و از مشاهیر این فرقه یکی ابوبکر محمد بن داود اصفهانی پسر ابوسلیمان داودست صاحب ’کتاب الزهره’ معروف در ادب و دیگر رویم عارف و ابن حزم ظاهری صاحب کتاب ملل و نحل و ابوحیان نحوی معاصر ابن هشام صاحب مغنی. (حاشیۀ شدالازار ص 102 و 103). و رجوع به انساب سمعانی ذیل نسبت الداودی و الظاهری و مراجع مذکور در شدالازار شود. اصحاب حدیث بیشتر اعتمادشان بمتون و ظواهر قرآن و احادیث است و اصحاب رأی پیروان امام ابوحنفیه نعمان بن ثابت بن مرزبان فارسی (80- 150 هجری قمری) هستند که در استنباط مسائل دین برأی و قیاس و اجتهاد و استحسان عمل کنند. اصحاب حدیث پنج فرقه اند: 1- داودیه پیروان داود بن علی اصفهانی. 2- شافعیه پیروان امام عبدالله بن محمد بن ادریس شافعی (متوفی 204). 3- مالکیه پیروان مالک بن انس (متوفی 179). 4- حنبلیه، اصحاب امام احمد بن حنبل (متوفی 241). 5- اشعریه پیروان علی بن اسماعیل اشعری از فرزندان ابوموسی الاشعری. (حاشیۀ غزالی نامه ص 72)
سنۀ داودیه، نام سال هفتم نزول قرآن بمکه. در این سال سورۀ ’ص’، ’صافات’، ’یس’، ’ملائکه’ و ’سبا’ نازل شد. نام سال هفتم بعثت رسول صلوات الله علیه از سیزده سال توقف آن حضرت در مکه
سنۀ داودیه، نام سال هفتم نزول قرآن بمکه. در این سال سورۀ ’ص’، ’صافات’، ’یس’، ’ملائکه’ و ’سبا’ نازل شد. نام سال هفتم بعثت رسول صلوات الله علیه از سیزده سال توقف آن حضرت در مکه
مونث دایر (دائر) دور زننده گردنده، خطی گرد که دور چیزی را احاطه کرده باشد، سطحی که خطی مدور گرد آنرا احاطه کرده باشد بطوری که فاصله هر یک از نقاط محیط آن نسبت به نقطه مرکزی مساوی بود، جمع دوایر (دوائر) یا دایره صغیره. دایره ایست مفروض که کره را نصف نکند. مقابل دایره عظیمه دایره عظمی (عظیم) دایره ایست مفروض که کره را نصف کند. مقابل دایره صغیره. دایره های عظیمه که اهل هیئت بر فلک فرض کرده اند نه اند: معدل النهار، منطقه البروج، دایره ماره بالاقطاب الاربعه دایره ای است که بر هر دو قطب منطقه البروج وهر دو قطب معدل النهار و بر هر دو میل کلی گذشته، دائره الافق دایره ایست که فلک را نصف کند در میان مرئی و غیر مرئی، دایره نصف النهار، دائره الارتفاع چون قوس ارتفاع کواکب از این دایره ماخوذ است بدین نام نامیده شد، این دایره از سمت الراس و القدم میگذرد و در روز و شب دوباره بر دایره نصف النهار منطبق میشود، دائره اول السموات دایره ای است که مرور میکند بسمتین الراس و القدم و بدو نقطه مشرق و مغرب و قطبین، دائره المیل و این دایره ایست که مرور میکند بهر دو قطب معدا النهار و بدان بعد کواکب سیاره از معدل النهار و میل منطقه البروج از معدا النهار شناخته میشود، دائره العرض دایره ایست که مرور میکند بدو قطب بروج و بان عرض کوکب شناخته میشود. یا دایره مینا آسمان فلک. یا دایره هندی صفحه ای که در روی آن تعیین ساعات نمایند. یا روی دایره ریختن مطلبی را. آنرا اظهار کردن در کمال وضوح آنرا شرح دادن، لشکری که بر جای فرود آید، مهمیز پرندگان، خار، بخت بد. روزگار نامساعد، حادثه پیشامد جمع دایرات، خانقاه صومعه، جمعیت حلقه مجلس، موهای گرد بر جانب سر آدمی، سازی است از آلات ضربی دف داریه، در موسیقی قدیم کشورهای اسلامی بیک نوع درآمدمخصوص که از در آمد خواننده میشد اطلاق میشد، هر چند به هر مناسب جزو یک دستگاه کرده آنرا دایره نامیده و هر دایره را اسمی نهادند. شش دایره مشهور با نام بحرها که از هر دایره منشعب میشود از این قرار است: متفقه مختلفه موتلفه مجتلبه مشتبهه منتزعه، شعبه ای از یک اداره دولتی جمع دوایر
مونث دایر (دائر) دور زننده گردنده، خطی گرد که دور چیزی را احاطه کرده باشد، سطحی که خطی مدور گرد آنرا احاطه کرده باشد بطوری که فاصله هر یک از نقاط محیط آن نسبت به نقطه مرکزی مساوی بود، جمع دوایر (دوائر) یا دایره صغیره. دایره ایست مفروض که کره را نصف نکند. مقابل دایره عظیمه دایره عظمی (عظیم) دایره ایست مفروض که کره را نصف کند. مقابل دایره صغیره. دایره های عظیمه که اهل هیئت بر فلک فرض کرده اند نه اند: معدل النهار، منطقه البروج، دایره ماره بالاقطاب الاربعه دایره ای است که بر هر دو قطب منطقه البروج وهر دو قطب معدل النهار و بر هر دو میل کلی گذشته، دائره الافق دایره ایست که فلک را نصف کند در میان مرئی و غیر مرئی، دایره نصف النهار، دائره الارتفاع چون قوس ارتفاع کواکب از این دایره ماخوذ است بدین نام نامیده شد، این دایره از سمت الراس و القدم میگذرد و در روز و شب دوباره بر دایره نصف النهار منطبق میشود، دائره اول السموات دایره ای است که مرور میکند بسمتین الراس و القدم و بدو نقطه مشرق و مغرب و قطبین، دائره المیل و این دایره ایست که مرور میکند بهر دو قطب معدا النهار و بدان بعد کواکب سیاره از معدل النهار و میل منطقه البروج از معدا النهار شناخته میشود، دائره العرض دایره ایست که مرور میکند بدو قطب بروج و بان عرض کوکب شناخته میشود. یا دایره مینا آسمان فلک. یا دایره هندی صفحه ای که در روی آن تعیین ساعات نمایند. یا روی دایره ریختن مطلبی را. آنرا اظهار کردن در کمال وضوح آنرا شرح دادن، لشکری که بر جای فرود آید، مهمیز پرندگان، خار، بخت بد. روزگار نامساعد، حادثه پیشامد جمع دایرات، خانقاه صومعه، جمعیت حلقه مجلس، موهای گرد بر جانب سر آدمی، سازی است از آلات ضربی دف داریه، در موسیقی قدیم کشورهای اسلامی بیک نوع درآمدمخصوص که از در آمد خواننده میشد اطلاق میشد، هر چند به هر مناسب جزو یک دستگاه کرده آنرا دایره نامیده و هر دایره را اسمی نهادند. شش دایره مشهور با نام بحرها که از هر دایره منشعب میشود از این قرار است: متفقه مختلفه موتلفه مجتلبه مشتبهه منتزعه، شعبه ای از یک اداره دولتی جمع دوایر