حاکم شرع یا عرف. موسی پایه و درجۀ داور را به اندرز خسورۀ خود یترون در میان قوم قرار داد. (خروج 18: 13 -26) و سرداران هزاره و صده و پنجاهه و دهه نامیده میشدند ولکن داور و پادشاه همان قاضی بود و او نیز میبایست که در اصول و فروع امور از کاهن اعظم مشورت خواهد. (سفر اول اعداد 27: 21 و اول سموئیل 22: 11- 15 مقابل 23: 6) و در زیر دست داود پادشاه ششهزار ناظر و داور بود (اول تواریخ 23: 4). از جمله اصلاحات یهوشافاط که معمول داشت یکی برقرار نمودن داوران بود (دوم تواریخ 19: 5- 11) و از برای ایشان مجلس مشورت فراهم نمود که بدستیاری آن کارها را بدرستی و راستی فیصل دهند چنانکه سنهدریم یا مجمع تقلید همان مجلس بود و داوران را فرمود که تا توانند راستی و راست کرداری را پیشه کنند و رشوه نپذیرند. و اما داوران و قضاه بنی اسرائیل که در سفر داوران مذکورند حاکمان صاحب اقتدار و سرداران لشکرکش بودند و زمان داوری ایشان تخمیناً 450 سال یعنی از فوت یوشع تا زمان سموئیل نبی بود (اول اشعیا 13: 19 و 20). (قاموس کتاب مقدس)
حاکم شرع یا عرف. موسی پایه و درجۀ داور را به اندرز خسورۀ خود یترون در میان قوم قرار داد. (خروج 18: 13 -26) و سرداران هزاره و صده و پنجاهه و دهه نامیده میشدند ولکن داور و پادشاه همان قاضی بود و او نیز میبایست که در اصول و فروع امور از کاهن اعظم مشورت خواهد. (سفر اول اعداد 27: 21 و اول سموئیل 22: 11- 15 مقابل 23: 6) و در زیر دست داود پادشاه ششهزار ناظر و داور بود (اول تواریخ 23: 4). از جمله اصلاحات یهوشافاط که معمول داشت یکی برقرار نمودن داوران بود (دوم تواریخ 19: 5- 11) و از برای ایشان مجلس مشورت فراهم نمود که بدستیاری آن کارها را بدرستی و راستی فیصل دهند چنانکه سنهدریم یا مجمع تقلید همان مجلس بود و داوران را فرمود که تا توانند راستی و راست کرداری را پیشه کنند و رشوه نپذیرند. و اما داوران و قضاه بنی اسرائیل که در سفر داوران مذکورند حاکمان صاحب اقتدار و سرداران لشکرکش بودند و زمان داوری ایشان تخمیناً 450 سال یعنی از فوت یوشع تا زمان سموئیل نبی بود (اول اشعیا 13: 19 و 20). (قاموس کتاب مقدس)
مرحوم میرزا علی اکبر خان داور وزیر عدلیه و وزیر مالیۀ معروف در دورۀ سلطنت رضاشاه پهلوی که قبل از اتخاذ نام خانوادگی ’داور’ معروف به ود به میرزاعلی اکبرخان مدعی العموم، تحصیلات خود را ابتدا در تهران و بعد در سویس، که مدتها در آنجا مقیم بود، به پایان رسانید و سپس اندکی بعد از سنه 1300 هجری شمسی به تهران معاودت نمود و از آن به بعد ترقیات سریع نمود و در کابینه های مختلفه متناوباً بوزارت فواید عامه و وزارت عدلیه و وزارت مالیه منصوب شد و متدرجاً در نتیجه هوش و کفایت و فعالیت خود یکی از مشاهیر رجال دولت گردید بطوری که در سنین اواخر عمر خود مرحوم داور با مرحوم تیمورتاش وزیر دربار دو رکن عمده بسیار با نفوذ دولت را تشکیل میدادند. داور در شب چهارشنبه بیست ویکم بهمن سال 1315 هجری شمسی شمسی مطابق بیست و هشتم ذی القعده سنۀ 1355 هجری قمری انتحار نمود، از قرار مذکور به سم، و در صفائیه در حوالی تهران مدفون شد. سن او در حدود پنجاه سال بود. (وفیات معاصرین بقلم آقای محمد قزوینی. مجله یادگار سال سوم شمارۀ 6 و 7). تشکیلات نوین دادگستری ایران ازوست
مرحوم میرزا علی اکبر خان داور وزیر عدلیه و وزیر مالیۀ معروف در دورۀ سلطنت رضاشاه پهلوی که قبل از اتخاذ نام خانوادگی ’داور’ معروف به ود به میرزاعلی اکبرخان مدعی العموم، تحصیلات خود را ابتدا در تهران و بعد در سویس، که مدتها در آنجا مقیم بود، به پایان رسانید و سپس اندکی بعد از سنه 1300 هجری شمسی به تهران معاودت نمود و از آن به بعد ترقیات سریع نمود و در کابینه های مختلفه متناوباً بوزارت فواید عامه و وزارت عدلیه و وزارت مالیه منصوب شد و متدرجاً در نتیجه هوش و کفایت و فعالیت خود یکی از مشاهیر رجال دولت گردید بطوری که در سنین اواخر عمر خود مرحوم داور با مرحوم تیمورتاش وزیر دربار دو رکن عمده بسیار با نفوذ دولت را تشکیل میدادند. داور در شب چهارشنبه بیست ویکم بهمن سال 1315 هجری شمسی شمسی مطابق بیست و هشتم ذی القعده سنۀ 1355 هجری قمری انتحار نمود، از قرار مذکور به سم، و در صفائیه در حوالی تهران مدفون شد. سن او در حدود پنجاه سال بود. (وفیات معاصرین بقلم آقای محمد قزوینی. مجله یادگار سال سوم شمارۀ 6 و 7). تشکیلات نوین دادگستری ایران ازوست
یا زمین داور. نام ناحیه ای میان سیستان بناحیۀافغانستان و آنجا مسقطالرأس گروهی از دانشمندان بوده است. شهری است و ناحیتی به سیستان. (از دمشقی) : ورا کرد پیش سپه جنگجوی بر شهر داور فرود آمد اوی. اسدی. یاقوت در معجم البلدان آرد: داور. و اهل ناحیه آن را زمین داور گویند که سرزمین داورست و آن ولایتی است وسیع دارای شهرها و دهها بهمسایگی رخج و بست و غور و آن سرحدی از حدود سیستان است و شهر آن ’تل’ و ’درغور’ و هر دو بر ساحل نهر هندمند قرار دارند. رجوع به زمین داور و تاریخ سیستان ص 194 و197 شود
یا زمین داور. نام ناحیه ای میان سیستان بناحیۀافغانستان و آنجا مسقطالرأس گروهی از دانشمندان بوده است. شهری است و ناحیتی به سیستان. (از دمشقی) : ورا کرد پیش سپه جنگجوی بر شهر داور فرود آمد اوی. اسدی. یاقوت در معجم البلدان آرد: داور. و اهل ناحیه آن را زمین داور گویند که سرزمین داورست و آن ولایتی است وسیع دارای شهرها و دهها بهمسایگی رخج و بست و غور و آن سرحدی از حدود سیستان است و شهر آن ’تل’ و ’درغور’ و هر دو بر ساحل نهر هندمند قرار دارند. رجوع به زمین داور و تاریخ سیستان ص 194 و197 شود
قضاوت و انصاف دربارۀ نزاع و کشمکش و مرافعۀ دو یا چند تن، در ورزش شغل و عمل داور، شکایت، محاکمه، جدل، نزاع، تضاد، مخالفت، اختلاف، مغالطه، قضیه، کار، بحث، سخن
قضاوت و انصاف دربارۀ نزاع و کشمکش و مرافعۀ دو یا چند تن، در ورزش شغل و عمل داور، شکایت، محاکمه، جدل، نزاع، تضاد، مخالفت، اختلاف، مغالطه، قضیه، کار، بحث، سخن