جدول جو
جدول جو

معنی داودپاشا - جستجوی لغت در جدول جو

داودپاشا
(وو)
والی بغداد بود در بسیاری از دوران سلطان محمودخان عثمانی و سپس منصب وزارت یافت. اصل وی از گرجستان است. در 1246 هجری قمری عصیان گونه ای کرد و چون علی رضاپاشا را بسرکوبی او فرستادند. داودپاشا تحصن گزید اما بسبب بروز طاعون و طغیان دجله مردم شهر درها را بروی علی رضاپاشا گشودند و داودپاشا را به پایتخت بردند. ابتدا او را نفی بلد و سپس عفو کردند و او شیخ الحرم مدینۀ طیبه گشت و در 1267 همانجا درگذشت. (قاموس الاعلام ترکی)
از دریاسالاران عهد سلطان بایزیدخان ثانی سلطان عثمانی است و 14 سال (888- 902هجری قمری) این شغل داشته است. (قاموس الاعلام ترکی)
والی مصر بود بعهد سلطان سلیمان خان و پس از دو سال که این منصب داشت به سال 956 هجری قمری همانجا درگذشت. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ییلاقی به نیم فرسنگی استانبول
لغت نامه دهخدا
(وو)
از وزیران دوران سلطان عبدالعزیزخان سلطان عثمانی است. ارمنی و کاتولیکی مذهب بود در 1861 میلادی در سعادت (قسطنطنیه) بدنیا آمد. در جوانی مشاغلی در سفارتخانه ها به برلن و وین داشت و در 1857 به باب عالی (استانبول) فراخوانده شد و سال بعد ناظر تلگراف گشت و در 1861 پس از استقرار نظم در ناحیه ای از جبل لبنان بوزارت رسید. بعدها برای عقد قرارداد استقراضی به اروپا اعزام گردید، اما چون در این امر خلاف ترتیبها از وی سرزد جرأت بازگشت به وطن نیافت و بدانجا در سال 1869 درگذشت. (از قاموس الاعلام ترکی)
از وزیران سلطان بایزیدخان ثانی از شاهان عثمانی است. اصل وی از آرنائود است. در جوانی بعهد سلطنت ابوالفتح سلطان محمدخان ثانی بیکلربیکی روم شد و سپس در دوران سلطان بایزید888 هجری قمری در حالیکه بیکلربیکی آناطولی بود بجای اسحاق پاشا منصب صدارت یافت و چهارده سال در این قسمت باقی ماند و در 902 از آن مقام عزل شد. و عزلت اختیار کرد و دو سال بعد (904 ه. ق.) درگذشت. و نیز رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا
(وو)
از وزیران سلطان مصطفی خان اول و اصل وی از مردم بوسنه است. در دوران سلطان مصطفی خان ثالث منصب قاپوچی باشی یافت و به سال 1013 هجری قمری بوزارت نائل آمد. مردی ظالم و غدار و سفله پرور و اعمالش موجب نارضائی مردمان بود، بدینجهت پس ازآنکه 24 روز در منصب صدارت بود بسبب اغتشاش عامه معزول شد و از بیم جان گریخت و به سال بعد پس از زندانی شدن در یدی قلعه کشته شد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا