- داهقه
- راهی (مسافر)، دور مانده
معنی داهقه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دانا، مدبر، هوشیار
جراحت سر که خون از آن برود
مونث شاهق، جمع شواهق
زخم خونی زخم خونچکان
شاهق، بلند، مرتفع
بسیار زیرک و هوشیار، دانا، مدبر، جمع دواهی، حادثۀ سخت، مصیبت
مالامال، پر