جدول جو
جدول جو

معنی دانژو - جستجوی لغت در جدول جو

دانژو
(ژُ)
فیلیپ مارکی دو. درباری روحانی متولد شارتر بفرانسه (1638-1720 میلادی) ، برادر وی کشیش لوئی دودانژو. مولد پاریس. دستورزبان دانی نامی بوده است. (1643-1723)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آش هفت حبه، (آنندراج)، آش مرکب از نخود و باقلی و عدس و غیره که آش هفت دانه و آش عاشورا گویند، آش هفت دانه را گویند و آن آشی است مرکب از نخود و باقلا و عدس و امثال آن، (برهان)، نوعی غله باشد، (برهان)، چون دانکو مطلق حبوب است محتمل است که دانگو نیز صورتی و یا لهجه ای از دانکو باشد، رجوع به دانکو شود
لغت نامه دهخدا
حبوب. حبوبات چون نخود و لوبیاو ماش و عدس و باقلا. بنشن: و از وی (از موقان رودینه خیزد و دانکوهای خوردنی و جوال و پلاس بسیار خیزد. (حدود العالم). البقال، تره فروش و دانکوفروش. (مهذب الاسماء) ، آشی مرکب از نخودو عدس و امثال اینها و آنرا هفت دانه نیز گویند. آش هفت حبه. (انجمن آرا). آشی که از حبوب و گوشت پزند
لغت نامه دهخدا
(ژِ)
نام کرسی بخشی از ولایت وین ایالت شاتل رلت بفرانسه. کنار رود وین. دارای 930 تن سکنه و راه آهن
لغت نامه دهخدا
(ژَ / ژِ)
دانچه. دانیژه. عدس. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(نَ وَ)
نام جنسی از ساکنان روحانی زمین و آسمان بر حسب آنچه در باج پران آمده است. (ماللهند بیرونی ص 114 و 118 و 124)
لغت نامه دهخدا
(ژُ)
ملکۀ فرانسه و دختر ’لوئی دوم، دوک دانژو’ و همسر شارل هفتم بود (1404-1463 میلادی). (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بانژو
تصویر بانژو
فرانسوی نه تار از سازها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانژه
تصویر دانژه
عدس مرجمک
فرهنگ لغت هوشیار
مطلق دانه (از گندم جو ماش عدس وجز اینها)، آشی که بهنگام دندان بر آوردن کودک با گندم و ماش و عدس و جز آنها و کله و پاچه گوسفند پزند و بخانه های خویشان و دوستان فرستند دانکو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانگو
تصویر دانگو
آش هفت حبه
فرهنگ واژه فارسی سره