جدول جو
جدول جو

معنی دامهران - جستجوی لغت در جدول جو

دامهران
(مِ)
قنات دامهران. از توابع وازکرود قم. (تاریخ قم ص 137)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زامهران
تصویر زامهران
پادزهر، نوشدارو، دارویی که برای دفع سم به کار می بردند، دارویی که برای دفع سم، اصلاح حرکات کلیه و مثانه و دفع سنگ کلیه و مثانه به کار می رفته
فرهنگ فارسی عمید
گیاهی خودرو از خانوادۀ خشخاش با تخمی شبیه کنجد و شاخه های بلند که مصرف دارویی دارد
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
داروئی است که آن تریاک باشد یعنی خاصیت پازهر دارد و در نوشداروها داخل کنند. (برهان قاطع). نام داروئی است که آن تریاک باشد. (فرهنگ جهانگیری). داروئی است که در نوشدارو کنند. (لغت فرس اسدی ص 298) (فرهنگ اوبهی). داروئی است در نوشدارو. (آنندراج). در بحر الجواهر ذیل کلمه رامهران (براء مهمله) آمده است: دوائی است هندی و خاصیتش آن است که اعضای تناسل را نفع می بخشد:
نزد آن شاه زمین کردش پیام
داروئی فرمای زامهران بنام.
رودکی (در کلیلۀ منظوم).
به داروئی اشارت کرد که آن را زامهران خوانند. (کلیله و دمنه). ورجوع به تذکرۀ ضریر انطاکی، رامهران و نیز رجوع به زامهران صغیر و زامهران کبیر و زامهرون در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان مرکزی بخش مریوان شهرستان سنندج، واقع در یکهزارگزی شمال دژ شاهپور، دامنه، سردسیر دارای 100 تن سکنه است، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دروازه ای بوده است در ری و یکی از محله های آن شهر بدین نام شهرت داشته است. در راحهالصدور بنقل از دمیهالقصر آمده است: محمد بن حسول وزیر از نویسندگان ارجمند است و بر انواع فضل دست دارد. وی را در خانه اش واقع در درب (دروازه) زامهران ملاقات کردم. (راحه الصدور به تصحیح اقبال چ لیدن ص 481). و رجوع به زادمهران شود
لغت نامه دهخدا
داروی مرکبی است از ساخته های یکی از پزشکان ایران. (از ضریر انطاکی ص 170). داروی هندی است و گفته شده است آن اسم پزشک هندی است که آن معجون را ساخته است. این دارو اثرش بر اعضای تناسلی است. (از بحر الجواهر). احتمال دارد تصحیف زامهران باشد. رجوع به زامهران در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زامهران
تصویر زامهران
دارویی است که خاصیت پاد زهر دارد و در نوشداروها داخل کنند
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته مر میران میر میران از گیاهان گیاهی است از تیره کوکناریان بارتفاع 30 تا 80 سانتیمتر که معمولا بر روی دیوارها و اماکن مخروبه میروید. برگهایش دارای 5 تا 7 قسمت مشخص است. جام گلش زرد رنگ و کاسه گل آن نیز برنگ جام است. بر اثر خراشی که بربرگها یا ساقه این گیاه وارد آید شیرابه نارنجی رنگ تلخ و سوزنده ای خارج میشود که دارای اثر مسهلی است. انساج این گیاه شامل آلکالوئیدهایی نظیر کلیدونین وسانگینارین و کلریترین و اسید کلیدو نیک میباشند. عصاره این گیاه را گاهی جهت از بین بردن زگیل تجویز میکنند و نیز سابقا برای از بین بردن تومورهای سرطانی تجویز میشده است مامیران کبیر مامیرون ممران عروق صفر عروق الصفر بقله الخطاطیف شجره الخطاطیف خلیدونیون خالدونیون خالیدونیون کالیدونیون عروق الصباغین حشیشه الخطاف حشیشه الصفراء عروق الزعفران قیرلانغج اوتی. یا مامیران کبیر. مامیران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
بیرحم، سنگدل، جفاکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زامهران
تصویر زامهران
((مَ))
پادزهر، نوشدارو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دادگران
تصویر دادگران
قضات
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناموران
تصویر ناموران
اعلام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
قاسٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
Unkind
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
cruel
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
недобрый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
mkali
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
cruel
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
نامہربان
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
ใจร้าย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
tidak ramah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
לא נחמד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
不親切な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
不友善的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
불친절한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
niemiły
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
নিষ্ঠুর
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
निर्दयी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
scortese
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
cruel
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
unfreundlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
onvriendelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نامهربان
تصویر نامهربان
недобрий
دیکشنری فارسی به اوکراینی