جدول جو
جدول جو

معنی دالولاء - جستجوی لغت در جدول جو

دالولاء
ناز، (آنندراج)، ناز زن بر شوهر، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی است از دهستان ترگور بخش سلوانا شهرستان ارومیّه که در 16 هزاروپانصدگزی شمال باختری سلوانا و4 هزارو پانصدگزی شمال راه ارابه رو واقع است، ناحیه ایست کوهستانی با آب وهوای معتدل و دارای 200 تن سکنه، آب آنجا از چشمه تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و توتون، و شغل مردمش زراعت و گله داری، و صنایع دستی آنان جاجیم بافی، وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(فَ / فِ نَ / نِپَ)
شتاب کردن. شتابی کردن. (منتهی الارب). شتابیدن. شتافتن، جمع واژۀ ادمانه
لغت نامه دهخدا
(عَ بَ)
احلیلاء. شیرین گردیدن، احلیلاء چیزی، شیرین یافتن آنرا
لغت نامه دهخدا
نام کوفه است در تورات، (منتهی الارب)، یاقوت نویسد: این نام رادر اشعار بنی مازن بخط دقاق چنین یافتم:
اقام بعاقولاء منا فوارس
کرام اذا عد الفوارس و الرجل،
(معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
نام کرسی بخش از ایالت فینیستر در آرندیسمان برست، کنار خلیج برست به فرانسه، دارای 1010 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
(اُءِ)
جمع واژۀ ذا و ذه یعنی جمع اسم اشارۀ مذکر که ذا باشد و اسم اشارۀ مؤنث که ذه بود و معنی آن این مردها و این زنها. (ناظم الاطباء). هولاء
لغت نامه دهخدا
(اِ)
پیچانیدن سر. (تاج المصادر بیهقی) (از اقرب الموارد). اعراض کردن و سر تافتن. (منتهی الارب) (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
(اَلْ)
جمع واژۀ لوی ̍. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به لوی ̍ شود.
- الواءالبلاد، کرانه های شهرها. (ناظم الاطباء).
- الواءالوادی، کرانه های رودبار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ ءِ)
جمع واژۀ الّتی. رجوع به اللاتی و الّتی و اقرب الموارد ذیل ’لتی’ شود
لغت نامه دهخدا
(لَ)
سختی، گزند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
به گونه رمن خم های رود کناره های شهرها درفش دوختن، درفش برافراشتن، پژمردن، آرزو داشتن، چیرگی
فرهنگ لغت هوشیار