جدول جو
جدول جو

معنی دافیٔ - جستجوی لغت در جدول جو

دافیٔ
(فِءْ)
نعت فاعلی از دف ء. رجوع به دف ء شود. (نشوءاللغه العربیه ص 14)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ فِءْ)
جمع واژۀ مدفاءه. (متن اللغه). رجوع به مدفاءه شود
لغت نامه دهخدا
(نِءْ)
در تداول فارسی زبانان ’دانی’. دنی ٔ. خسیس. پست. دون. ماجن. مقابل عالی. ج، ادانی
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان پائین رخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه، واقع در 12هزارگزی باختر کدکن 5هزارگزی باختر کلاته سیفر، کوهستانی و معتدل است و دارای 556 سکنه، آب آن از قنات و چشمه و محصول آنجا غلات و شغل مردم آن زراعت و گله داری و کرباس بافی و راه آنجا مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(دَ فِءْ)
جامۀ گرم پوشیده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). دفی ٔ (د) . و رجوع به دفی ٔ (د) شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
مستدفی و جامۀ گرم پوشیده. (از اقرب الموارد). دفی ٔ (د ف ء) . و رجوع به دفی ٔ (د ف ء) شود، یوم دفی ٔ، روز گرم، و نیز جامه و خانه را گویند، یعنی جامه و خانه گرم. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا