دهی است از دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل. واقع در 27هزارگزی جنوب باختری گرمی و پنج هزارگزی شوسۀگرمی به اردبیل. جلگه، گرمسیر، و دارای چهل تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و شغل اهالی آن زراعت و راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل. واقع در 27هزارگزی جنوب باختری گرمی و پنج هزارگزی شوسۀگرمی به اردبیل. جلگه، گرمسیر، و دارای چهل تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و شغل اهالی آن زراعت و راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان درجزین بخش رزن شهرستان همدان. واقع در 48هزارگزی خاور قصبۀ رزن و 6هزارگزی شمال قارلق. کوهستانی است و سردسیر و دارای 151 سکنه. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و حبوبات و صیفی و لبنیات و شغل اهالی آن زراعت و گله داری و راه آنجا مالروست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان درجزین بخش رزن شهرستان همدان. واقع در 48هزارگزی خاور قصبۀ رزن و 6هزارگزی شمال قارلق. کوهستانی است و سردسیر و دارای 151 سکنه. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و حبوبات و صیفی و لبنیات و شغل اهالی آن زراعت و گله داری و راه آنجا مالروست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
طاشکندی. حافظ محمد تاشکندی سبط علی قوشجی. او راست: تاریخ طاشکندی در باب خواقین الازبکیه و تاریخ آل چنگیز. (کشف الظنون چ 2 استانبول ج 1 ستون 282 و 297) طاشکندی. محمد. او راست: شرح باب الصرف از کتاب میزان الادب، تألیف عصام الدین اسفراینی. رجوع به طاشکندی و معجم المطبوعات ج 2 ص 1222 شود
طاشکندی. حافظ محمد تاشکندی سبط علی قوشجی. او راست: تاریخ طاشکندی در باب خواقین الازبکیه و تاریخ آل چنگیز. (کشف الظنون چ 2 استانبول ج 1 ستون 282 و 297) طاشکندی. محمد. او راست: شرح باب الصرف از کتاب میزان الادب، تألیف عصام الدین اسفراینی. رجوع به طاشکندی و معجم المطبوعات ج 2 ص 1222 شود
محمد. او راست: شرح باب الصرف از کتاب میزان الادب، تألیف عصام الدین اسفراینی. این شرح، با اصل کتاب باب الصرف به سال 1290 هجری قمری در وادی النیل مصر به طبع رسیده است. شرح دیگری هم بر کتاب میزان الادب نوشته که با اصل میزان الادب به سال 1286 در اسلامبول طبع شده است. (معجم المطبوعات ج 2 ص 1222)
محمد. او راست: شرح باب الصرف از کتاب میزان الادب، تألیف عصام الدین اسفراینی. این شرح، با اصل کتاب باب الصرف به سال 1290 هجری قمری در وادی النیل مصر به طبع رسیده است. شرح دیگری هم بر کتاب میزان الادب نوشته که با اصل میزان الادب به سال 1286 در اسلامبول طبع شده است. (معجم المطبوعات ج 2 ص 1222)
ابوبکر احمد بن محمد بن سلیمان بن الحرث بن عبدالرحمن الازدی واسطی معروف به ابن باغندی. از حفاظ و حدیث شناسان بود، مدتی در بغداد سکونت داشت. او در ذی الحجه سال 313 هجری قمری در گذشت. (انساب سمعانی ج 1 ورق 61) (معجم البلدان). و رجوع به فهرست حبیب السیر چ خیام ج 2 شود ابوعبداﷲ محمد بن سلیمان باغندی. از روات بود. (از الانساب سمعانی ج 1 ورق 61). او از شعیب بن ایوب صریفینی روایت کرده است. (از معجم البلدان). و رجوع به تاریخ بغداد ج 9 ص 324 شود
ابوبکر احمد بن محمد بن سلیمان بن الحرث بن عبدالرحمن الازدی واسطی معروف به ابن باغندی. از حفاظ و حدیث شناسان بود، مدتی در بغداد سکونت داشت. او در ذی الحجه سال 313 هجری قمری در گذشت. (انساب سمعانی ج 1 ورق 61) (معجم البلدان). و رجوع به فهرست حبیب السیر چ خیام ج 2 شود ابوعبداﷲ محمد بن سلیمان باغندی. از روات بود. (از الانساب سمعانی ج 1 ورق 61). او از شعیب بن ایوب صریفینی روایت کرده است. (از معجم البلدان). و رجوع به تاریخ بغداد ج 9 ص 324 شود
نام یکی از ماههای مغولی و در زبان ترکی امروزی بمعنی عصر و پسین. (یادداشت بخط مؤلف) : در تاریخ دوشنبه دویم ایکندی آی لوییل موافق سلخ صفر سنۀ احدی و سبعین... (جامعالتواریخ رشیدی)
نام یکی از ماههای مغولی و در زبان ترکی امروزی بمعنی عصر و پسین. (یادداشت بخط مؤلف) : در تاریخ دوشنبه دویم ایکندی آی لوییل موافق سلخ صفر سنۀ احدی و سبعین... (جامعالتواریخ رشیدی)
دهی است از دهستان آختاجی بوکان شهرستان مهاباد. واقع در 14هزارگزی شمال بوکان و در مسیر شوسۀ بوکان به میاندوآب. جلگه، معتدل مالاریایی دارای 330 تن سکنه است. آب آنجا از سیمین رود، محصول آن غلات و توتون و چغندر و حبوب، شغل اهالی آن زراعت و گله داری، صنایع دستی مردم آن جاجیم بافی و راه آنجا شوسه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان آختاجی بوکان شهرستان مهاباد. واقع در 14هزارگزی شمال بوکان و در مسیر شوسۀ بوکان به میاندوآب. جلگه، معتدل مالاریایی دارای 330 تن سکنه است. آب آنجا از سیمین رود، محصول آن غلات و توتون و چغندر و حبوب، شغل اهالی آن زراعت و گله داری، صنایع دستی مردم آن جاجیم بافی و راه آنجا شوسه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)