معنی دارپرنیان در فرهنگ فارسی عمید

چوب بقم که از آن رنگ سرخ می گیرند و برای رنگ کردن پشم و ابریشم و پارچه های ابریشمی به کار می رود، دارنهال، در هر تنی پراکند آن پرنیان پرند / خاکی کز او نروید جز دارپرنیان (مسعودسعد - ۳۰۹)

معنی دارپرنیان در لغت نامه دهخدا

چوب بقم راگویند و بدان چیزها رنگ کنند. (برهان) :، بر هر تنی پراکند آن پرنیان پرند، خاکی کز آن نروید جز دارپرنیان.، مسعودسعد

معنی دارپرنیان - جستجوی لغت در جدول جو

دارپرنیان

فرهنگ فارسی عمید

دارپرنیان

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

داربرنیان

(بَ)

رجوع به دارپرنیان شود

لغت نامه دهخدا

داردانیان

نام یک خانوداۀ گمنام قدیم در آسیای صغیر که در شهر االی زندگی می کرده اند و در زمان اردشیر دوم پادشاه هخامنشی یکی از افراد این خاندان بنام زنیس حکمران االی بوده است، رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1100 شود

لغت نامه دهخدا